دسته: داستان سکسی


  • این داستان تقدیم به شما کیرم شق کرده و نگاهم میخ سه تا کس رو‌به‌روم بود. اولین جنده‌خونه‌ای بود که می‌دیدم قوانینش اینطوریه و نمیشه سکس کرد. ساغر خانوم باز با اون صدای نازکش که حشری‌ترم می‌کرد قوانینو گفت: آقا اردلان شما نمی‌تونی سکس داشته باشی اینجا و ارضا بشی، فقط میتونی واژن‌ها رو چند…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام من خیلی وقته که میام توی این سایت اما تا حالا نه داستان نوشتم و نه حتی برای کسی نظر گذاشته بودم خاطره ای رو که میخوام براتون تعریف بکنم برمیگرده به چند سال پیش زمانی که من دانشجو بودم . نکته مهم این که صحنه های سکسی این…

  • این داستان تقدیم به شما سلام اسمم نیما و ۳۵ سالمه بعد ۷ سال زندگی با سمانه یه چت تو تلگرام خوندم ازش که پشمام فر خورد ، تو پیامهاش با خواهر من نوشته بود که از دست من خسته شده 🙁 نوشته بود اصلا بهش توجه نمیکنم و نه سکسی نه محبتی فقط اسممون…

  • داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه سلام مجدد مرسی بابت کامنتای اونای ک درک میکنن داستانو فقط من نمیدونم چرا بعضیا فقط دوس دارن ی حرفی بزنن ی چیزی بگن ک اره من خیلی شاخم خیلی حالیمه برادر دوست عزیز اگه خوشت نمیاد نخون خب، اخه من ک تو…

  • داستان سکسی تقدیم به شما لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه… دوری که در او آمدن و رفتن ماست او را نه نهایت نه بدایت پیداست کس می نزند دمی در این معنی راست کین آمدن از کجا و رفتن به کجاست؟ یک اتاق چطور می تواند روح داشته باشد؟ آن هم در این…

  • این داستان تقدیم به شما سلام اسم من سینا هست 37 سالمه و متاهلم اسم خانمم سحر هست 34 سالشه و قد متوسطی داره (165) با پوستی سفید و سینه هاش 75 هست پائین تنه تو پری داره یعنی کسش تپله و کونش گرد و قلمبه و رونهای درشتی هم داره خودمم قدم 178 هست…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام هرکی دوست داره فحش بده من مشکلی با این قضیه ندارم واسه جق زدن دیگران نمی نمویسم با یه زنه بیوه اشنا شدم به اسم سحر از طریقه دوستم همون جلسه اول راجب سکس حرف زدیم زنه بدی به نظر نمیومد 2روز بعد قرار بیرون گزاشتیم رفتیم یه چرخ…

  • این داستان تقدیم به شما یه مربی کامپیوتر داریم تقریباً یکساله داره در موسسه من تدریس می‌کنه…خیلی سفید وخوشگل ولی با حجاب… روز اولی که اومد ازش مدارک خواستم تمام صفحات شناسنامه دیدم متاهل و شوهر داره منم خیلی پیگیرش نشدم… می گفت شوهرش سربازی رفته…ولی جالب بود با اینکه هم اینستا و هم تلگرامش…

  • داستان سکسی تقدیم به شما – راستش نیاز داشتم که یکی با کوسم ور بره و منو سرحالم کنه . ولی نمی دونم چرا سختم بود که میسترس من این کارو واسم انجام بده . شاید این انتظارو ازش نداشتم . شاید اون عشق و علاقه ای که نسبت به اون داشتم سبب شده بود…

  • این داستان تقدیم به شما سلام به همگی. من میلادم و قبلا هم داستان نوشتم. دوتا همکار دارم به اسم زهره و مریم که این داستان من با این دوتا هست. امیدوارم لذت ببرید. من 188 قدمه و اندام معمولی دارم با 82 کیلو وزن. یک روز توی شرکتمون با مریم خانم کار داشتم و…

  • داستان سکسی تقدیم به شما هوا خيلي سرد بود. از اون هوا هايي ك سگ توش به گا ميره. خيلي وقت بود ك دم ساختمان كلاس زبان ايستاده بودم. سوز سرما، عين كير خر، به صورتم برخورد ميكرد. هر چقدر هم زنگ ميزدم، نميرسيد… تو دلم داشتم فحش خارو مادر به رئيس كلاس زبان ميدادم،…

  • این داستان تقدیم به شما سلام . من سارام .همون که ده سال پیش بزرگترین سوال زندگیم رو ازتون پرسیده بودم . ایا بابام اون شب خواب بود یا خودشو به خواب زده بود .اون اولین خاطره من بود که به صورت داستان نوشتم .خیلی دوست دارم نظراتتون رو درباره این خاطره هم برام بنویسید……