دسته: داستان سکسی


  • داستان سکسی تقدیم به شما – لیدا همچنان حرص می خورد و داشت به این فکر می کرد که چیکار کنه . اعصابش به شدت  متشنج شده  خودشم نمی دونست چیکار داره می کنه . اون تا حالا دست مرد غریبه ای رو رو بدنش حس نکرده بود . ولی اینو هم می دونست که…

  • این داستان تقدیم به شما من عمید هستم پدرم بنگاه میوه داشت من هم هر روز باید واسه جمع کردن طلبامون یه منطقه میرفتم اون موقع من 32 سالم بود تازه عقد کرده بودم من تپلم و سفید بهم میخوره زیر ۳۰ باشم قیافم کمی دخترونه و مهربونه و به خاطر خوشگلیم خیلی‌ کرده شدم.…

  • داستان سکسی تقدیم به شما – حرکت کیر رامینو خیلی نرم توی کونم حس می کردم . لذت می بردم . اثر این بی حسی مثل اثر آمپول بی حسی در دندانپزشکی بود با این تفاوت که من فوق العاده کیف می کردم .  -اووووووهههههه رامین رامین جون من عاشق کون دادنم . خیلی به…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان من با این روش خواهرمو کردم شما هم امتحان کنین حتما جواب میده فقط یادتون باشه که پریود نباشه و اخلاقشم خوب باشه تو پریودش بهش توجه کنین و براش هدیه بخرین و نازشو بکشین و چند روز بعدش این کارو که میگم بکن… الکی برا خواهرت تعریف…

  • داستان سکسی تقدیم به شما جز آهنگ و بهم خوردنه لیوانمون هیچ صدایی به گوشم نمیرسید و یه شیشه ابسانجمن سکسی کیر تو کس که سلامتی های آخرش بود انقدر مست بودیم که به زور همو نگاه میکردیم. مژده (مستعار) از جاش بلند شد و من تنها جمله ای که ازش شنیدم گفت: امیر دستمو…

  • این داستان تقدیم به شما سلام بابک هستم این داستان فانتزی من و خانمم در سفر به قبرس هست همسرم سحر ۳۰ ساله ورزشکار و خوراکش فانتزی تو سکس هست در سفر به قبرس در قسمت یونانی نشین آن ما در یه رستوران نشسته بودیم چون سحر خیلی قد بلند و بدنی سفت و رووفرم…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام خدمت دوستای گلم من مهران 32 سالمه داستانی که میخام براتون بگم مال سال 85 که منو مخمو زدن بردن توگولد کویست اولش ادمو خر میکنن بعدش میگن سواری بده من در اون سالا 10 تا 15 میلیونمو از دست دادم به هر کی هم که گفتم کسی نبود…

  • داستان سکسی تقدیم به شما – حالا شده بودم یک بیننده و فقط اون دو تا رو زیر نظر داشتم . مرسده که جونی تازه گرفته بود با تمام توانش تلاش می کرد که مونا رو راضی کنه . اونو سر حالش بیاره و بهش نشون بده که می تونه روش حساب بشه . در…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من زینب هستم ۳۹ سالمه و ۱۱ ساله ازدواج کردم. شوهرم کارمنده و خودم خونه دارم. توی یکی از محلات نسبتا خوب تهران زندگی میکنیم. تا سال ۹۶ همه‌چی تو زندگیمون به بهترین نحو پیش میرفت و کاملا بر وفق مراد بود. ما هم دیدیم شرایطمون خوبه تصمیم گرفتیم…

  • داستان سکسی تقدیم به شما طبق معمول هر چهارشنبه زنم باز رید به احوال خوشم با گیر دادن های الکی و خانواده کفرش…و منم قهر کردم و به دوست دخترم اکرم زنگ زدم حاضر بشه بریم شمال… ماشین رو برداشتم و رفتم دنبال ش… کلا کارم اینه…هر وقت زنم میره رو اعصابم میرم پیش اکرم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام بهارم 25 ساله. برادرم مجید 30 سالشه. قد بلند هستم و کون پهن و بزرگی دارم ، سینه های بزرگی دارم که همیشه بدون سوتینن وقتی 20 سالم بود با دوس پسرم انواع سکس ها را تجربه کردم اما چندوقتی بود کات کرده بودم حسابی حشری بودم و تشنه…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من امیر هستم این داستان مال خیلی وقت پیش هست …   من نزدیک به ۱۵۰ تا کفتر داشتم روی پشت بام. عموم هم زمان جوونیش دوست داشت هر وقت میومدن خونه ما میومد پشت بوم. یک دختر داشت به اسم فریبا که اکثرا اونم میومد ۱۶ سالش بود…