این داستان تقدیم به شما پسرک با صدای زنگ در با لباس مرتب و منظم به سمت در رفت و در رو باز کرد سلام حیوون! -سلام #میسترس٬ خیلی خوش اومدید بفرمایید تو وارد خونه شدند که میسترس گفت: چرا جلوی در دلا نشدی برای خوش آمد گویی کف بوت هام رو برام با زبونت…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام (تمامي اسم ها مستعار و داستان كاملا واقعي) من ساسان هستم٢٠سالمه اندامم روي فرمه وقدم ١٨٠و اندازه كيرمم ١٦سانت هستش. اسم زنداييم شادي هستش٣٣سالشه اندامش كاملا سكسي (كون قلمبه – سينه ٨٥ – قد١٧٥). روانشناسه داستان سكس من و زنداييم مال پارساله. از١٤سالگيم كه اومدم توي فضاي سكسي عاشقش…
این داستان تقدیم به شما سلام من ١٩ سالمه اسمم آرمینه لاغرم اما کونم نسبت به بدنم بزرگه سفیدم و کم مو داستان از اونجایی شرو شد که شب داشتم با بی ار تی میومدم خونه همیشه منو تو اتوبوس و مترو مردا میمالوندن منم خوشم میومد و میداشتم ادامه بدن. یه بار یه مرد…
داستان سکسی تقدیم به شما از همون روزی که دیدمش بهش حس خیلی قوی داشتم. یه چیزی تو وجودم میگفت که تو باید ترتیب این دختر رو بدی. من از اون تصویرها نداشتم که بگم قد آنقدر سینه ها آنقدر کون انقدر… فقط میتونم بگم از تصورش زیر خودم یک حس خوب داشتم. اینکه این…
این داستان تقدیم به شما اخطار اخطار اخطار: این داستان به سبک فتیش سیاه نوشته شده. اگر با این سبک آشنا نیستید به هیچ عنوان این داستان رو نخونید. دیشب نتوانستم بخوابم. سعی میکردم برای امروز تمرین کنم که بتوانم استرسم را کنترل کنم. از این که جلوی آن همه آدم گریه کنم یا…
داستان سکسی تقدیم به شما فصل اول -منتظرم +الان میام. دارم طبق دستورِ شما اماده میشم قربان ولی خشکم زده بود. لبه تخت روبروی میز ارایش نشستم و به خودم خیره شدم. مثل دیوانه ها به زنی نگاه میکردم که شبیه من بود اما انگار من نبودم. چشمم افتاد به بدنم که زیر لباس حریر…
این داستان تقدیم به شما 1 یکی دو ماهی میشد که با #رضا دوست شده بودم البته از قبل هم میشناختمش. پسر خیلی خوب، خوش اخلاق، #بامرام، #خوشگل، مرتب، با ادب و #باهوش و تحصیلکردهای بود. من تو 19 سالگی ازدواج ناموفقی داشتم و بعدش با پسرای متعددی دوست شدم ولی هیچکدوم واسه من مثل…
داستان سکسی تقدیم به شما – نادر اکتبر : سلام … اگه کسی برای کسی ارزش داشته باشه همیشه و در همه جا ارش داره . یک زمانی حتی خود من از این که بخوام افشا کنم که باهات دوستی خاص دارم .. اون اوایلو میگم سختم بود .. شاید از این که زن داشتم…
این داستان تقدیم به شما من پوریا هستم باید بگم انسان بطور ذاتی از سکس و شهوت لبریزه حالا چه زن وچه مرد چه با محرم یا نامحرم عزیزانی که اینجور داستانها را نمی پذیرند و یا فحاشی میکنن خوب ما باید به افکار و رفتار همدیگه احترام بزاریم من شخصا از همجنس گرایی خوشم…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام . من آرین هستم . داستان مرتبط با تقریبا 5 سال پیشه البته یکم کمتر. اون موقع ما تو یه شهرک زندگی میکردیم که چیزی در حدود 5 کیلومتر با شهر فاصله داشت . شهرک جو خوبی نداشت و واس یه بچه خوشگل مثه من سم بود. 2 سالی…
این داستان تقدیم به شما سلام اسمم امیره این داستان برمیگرده به ۷ سال پیش وقتی ۱۶ سالم بود. من کون خیلی بزرگ و سفیدی داشتم که حتی خودم از دستمالی کردن کونم لذت میبردم، کم مو هم بودم، تو آینه به خودم نگاه میکردم و جغ میزدم ولی اصلا به دادن فکر نمبکردم چون…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام من پارسا ام ۱۶سالمه و پوستم سفید قدم۱۷۰وزنم۶۸ من حتی ی دونه مو هم دربیاد سریع میزنم چون دوس ندارم پاهامو کونم مو داشته باشه… من کلا ادم حشریام وقتایی م میرم حموم با یک خیار کوچولو خودمو ارضا میکنم،انقدر خیار و هویج تو کونم کردم کونم باز شده،…