داستان سکسی تقدیم به شما اسم من رضا و۳۴ ساله هستم . خیلی جزئیات را نمیتونم عنوان کنم چون دوس ندارم کسی به شخصی بدبین بشه . با یکی از دوستان و هم رشته تحصیلی و یه سرمایه کم و بعد یه وام و هزار بدبختی یه شرکت تولید و پخش راه انداختیم . بخاطر…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان من امیر هستم خوزستانی و عربم و فکر کنم میدونید که عربا به داشتن کیرکلفت معروفن مستقیم میرم سر داستان فقط یه چیزایی خلاصه بگم خواهر زنم اسمش زهره هست ومن خیلی ازش بدم میاد و خیلیم خوشکل و خوش اندامه و فارسه یک روز قرار بود بریم…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام من سعید هستم بیست و هشت ساله از تهران مجرد در حال حاضر تو یه شرکت خصوصی به عنوان حسابدار مشغول به کار هستم به همراه پدر و مادر و برادر کوچکترم وحید زندگی میکنیم ما اصالتا شمالی هستیم. وقتی خیلی بچه بودم تابستونا میرفتیم شمال خونه پدربزرگم و…
این داستان تقدیم به شما اسمم #آریاست و 19 سالمه و تو شیراز زندگی میکنم.اسم دخترونم #پریساست.از چند سال پیش متوجه شدم که احساساتم بیشتر دخترونست و دوست دارم مثل یه دختر رفتار کنم.از همون موقع بود که شروع کردم به پوشیدن لباس های زنونه و دخترونه تا اینکه حسم رو ارضا کنم.تا خونه خالی…
داستان سکسی تقدیم به شما – من و خانوادم باهم تو يک آپارتمان چند طبقه زندگي ميکرديم.چند وقتي بود که يک زن و شوهر جوون تازه به واحد کناري ما نقل مکان کرده بود.اما من از همون اول زياد ازشون خوشم نيومده بود.اسم خانومه سمانه بود و اسم شوهرش محمود.محمود خيلي بدبين بود و نميذاشت…
این داستان تقدیم به شما سلام.من سپهر هستم و داستانی که میگم مال همین چند روز پیش هستش. من چند ساله #موسیقی #تدریس میکنم و معمولا هم خونه افراد زیادی میرم هفته پیش یک خانومی تماس گرفت باهام بابت اموزش #گیتار و منم با راهنمایی هایی که کردم قرار شد فرداش برم خونشون و…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان من پرنیا هستم این داستان سکس من و پسر تمام رویاهام هستش از خودم بگم یه دختر قد بلند پستونای تقریبا بزرگ با کون خوش فرم و قابل قبول و ۱۹ سالمه بریم سر داستان. داستان مال همین امساله ۹۷ از اول تابستون شروع شد. ساعت حدودا ۶…
این داستان تقدیم به شما تقدیم به ملکه دنیای اصیل زاده ها و مشنگ زاده ها؛ جی کی رولینگ . . . اول صبح سرد زمستونی توی اتاقم نشسته بودم و داشتم شهوتناک رو چک میکردم و زیر داستانها مشغول نصیحت بودم که آقا ول کنید این کونی بازی ها و…. ولی قلباً میدونستم جماعت…
داستان سکسی تقدیم به شما – افسانه با دهن گرمش حسابی بهم حال می داد . اون می دونست چه جوری لبه های کسمو توی دهنش جمع کنه بعد یهو بازشون کنه . گاهی با هم و گاهی هم جدا جدا میکشون بزنه . -خوبه خوبه .. اوووووففففففف آتیش گرفتم . تند تر افسان جون…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان من الان بیست و دو سالمه و این ماجرا ماجرای دو بار کون دادن من به پسر خاله ام است که اولین بار برمی گرده به سیزده سالگیم و اون موقع پسر خالم بیست و شش سالش بود و در روستا زندگی می کردند. تابستان بود من و…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان من نیما ام ممنون که اومدین خاطره منو بخونید نمیخواستم خاطره مو بنویسم چون معمولا همه فحش میدن و میگن دروغه ولی خب اینجا همه ی داستان ها ، تا قبل از سکس اش جذابه که میخونیم ببینیم کی چطوری تونسته یک موقعیت سکس رو ایجاد کنه .…
این داستان تقدیم به شما میلاد هستم ۱۷ سالمه با بدنی #لاغر ولی کونم ی کم بزرگ و برجسته س طوری که خودمم حشری میکنه.. من فوتبال بازی میکنم ماجرای من مربوط میشه به پارسال که با مربیم یه شرط بستیم سره #استقلال #پرسپولیس. از مربیم بگم که ی مرد درشت و سرشونه دار #خوشتیب…