داستان سکسی تقدیم به شما اسمم شروینه واین خاطره مال 20سالگیمه ینی حدود دوسال پیش ، همیشه میدونستم با بقیه پسرا فرق میکنم.از بچگی حتی اون وقتی که از سکس هیچی نمیدونستم ،بجای دخترا ب مردا علاقه داشتم.جسما پسر و روحا دختر بودم،روحیاتم دخترونه بود و همیشه هم به این خاطر مورد تمسخردوستام قرارمیگرفتم،البته نه…
این داستان تقدیم به شما سلام خدمت همه من چند ماهی میشه که داستان عزیزان رو خوندم، و خواستم داستانی که برای خودم پیش اومده رو براتون بنویسم. من ماهان هستم ۲۴ ساله اهل تهران، نمیگم پسر سکسی هستم اما چهره و بدنم بدک نیست و تو جامعه ی امروزی خوبه، دانشجوی دندانپزشکی هستم و…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام اين خاطره اى كه ميخوام براتو تعريف كنم مربوط ميشه به تابستان امسال. من مينا هستم ٢٥ سالمه قدم ١٦٠ وزنم هم ٧٨ توپولم پوستم هم سبزه بينيم هم يه مقدار گوشتيه چهره بدى ندارم سينه هام درشته سليزش ٩٥ باسن تو پورى دارم.خيلى تعريف كردم بسه. من و…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان عزیز اسمم ممده ماجرای سکس من بر میگرده به ۸ سال پیش… ماجرا از اونجایی شروع شد که کم کم فهمیدم از دادن بیشتر از کردن خوشم میاد.توی بچگی سکسهای زیادی رو تجربه کرده بودم و همیشه توی پوزیشن مفعول بیشتر لذت میبردم البته هیچ وقت توی…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان اسم من ماهانه 26ساله نمیدونم از کجا شروع کنم .اما زندگی من از 2سال قبل که عشق زندگیم یعنی فریبا توی یه تصادف کشته شد بیچید به هم . بدتر اونکه قرار بود تا ماه دیگه بریم خواستگاریش . کاملا دیوونه شده بودم . گاهی اشک بود گاهی…
این داستان تقدیم به شما سلام من بردیا هستم کونی و بیغیرتم روی مامانم یادمه وقتی مدرسه بودم بچه ها فحش ناموس میدادن بهم و من خوشم میومد اما بروز نمیدادم وقتی بهم میگفتن کس مامانت خیلی خوشم میومد که دارن اسم کس مامانمو جلوم میارن و خیلی حشری میشدم مامانم اسمش مریم ۴۱ ساشه…
داستان سکسی تقدیم به شما – نادیا خودشو بالا کشید . روی کیر من و قسمتی از اطراف کوسش خون غلیظی نشسته بود . چند دقیقه سکوت بین ما حکفرما بود تازه داشتیم می فهمیدیم که چیکار کردیم . البته من که از یکساعت پیش حالیم بود ولی اون تازه داشت هوشیار می شد -حالا…
این داستان تقدیم به شما سلام این داستان مال پارساله یه شب با دوستم که اسمش اینجا میزارم رضا توی پارک نشسته بودیم که گفتیم بریم دوچرخه کرایه کنیم یکم ورزش کنیم.رفتیم دوچرخه هارو گرفتیم و شروع کردیم به چرخیدن بعد از یه ساعت دوچرخه سواری به یه جایی رسیدیم که داشتن موزیک عربی پخش…
داستان سکسی تقدیم به شما لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه… من درحالیکه تو انباری ناظر وشنونده حرف های این شیخ بی شرف وعوضی بودم مسایلی که تااون لحظه برام ناآشنا وتازگی داشت وتودلم فکر میکردم واقعا این مردیکه کون شرافت خانمو گاییده در حالیکه دارای شوهر وبچه است یعنی الانه میخواد به بهانه…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان, بعد از خواندن این داستانها خیلی دوست داشتم تجربه کنم یا سکس ضربدری یا سه نفره، کم کم موقع سکس با خانومم اسم بعضی از دوستام رو میاوردم، احساس کردم خانومم خوشش میاد، چون هردوتا حشری هستیم، تا اینکه خانومم قبول کرد و یکی از دوستام رو دعوت…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام محمدم۱۸ ۱۹۰ ۷۵ از تهران اسم پسرداییم رضا این خاطره واسه ۱ سال پیشه و همچنین واقعی.رضا یه سال از من کوچیک تره من با رضا خیلی صمیمی بودم وهستم اما حد و حدود خودمون رو رعایت میکردیم زد عروسی پسر خالم شد چون تو خونه بود ما هم…
این داستان تقدیم به شما سلام به همگی اسمم رامین متاهلم ۳۳ سالمه، اوایل زندگی خیلی غیرتی بودم اما بعد از یک اتفاقی فهمیدم لذت بی غیرتی چیه و من کجام! از زنم بگم اسم زنم مریمِ ۶ سال از خودم کوچیک تره قدش بلنده تقریبا ۱۸۰ کونشم بزرگه با رنگ پوست سفید ، ما…