این داستان تقدیم به شما سلام من اصلا گی نیستم ولی فقط جق میزنم و خب این منو خیلی اذیت میکنه یه رفیق دارم که یجورایی بچه #خوشگله … خودم چند بار تو فکر بودم بکنمش از چند تا از رفیقام شنیده بودم که چند بار ترتیبشو دادن و کونیه منم با خودم گفتم این…
داستان سکسی تقدیم به شما داستان حقیقی من بر میگرده به 10 سال پیش 1 هفته مونده بود به چهارشنبه سوری و من برای لذت بردن از چهارشنبه سوری احتیاج به ترقه و سیگارت و یا همون کبریتی بیشتری داشتم برای همین تا جایی که میشد داشتم ترقه انبار میکردم…2 بسته با پس اندازم خریدم…
این داستان تقدیم به شما ۳۸ سالمه و مشاور خانواده ام… دو سال پیش بدنبال منشی برای دفتر بودم یکی از دوستان خانمی رو معرفی و سفارش کرد که خیلی هواشو داشته باشم قرار گذاشتیم که بیاد برای مصاحبه وقتی دیدمش جا خوردم خیلی حوشگل و خوش هیکل بود. اصلا زیباییش کافی بود تا بلافاصله…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه این داستان ادامه داستان “بسکتبال” هستش امروز میخوام از یه تجربه خیلی خاصو به یاد ماندنیم با فرهاد براتون بنویسم امیدوارم خوشتون بیاد. دو سه ماه بود دوست شده بودیم. خیلی باهم خوش میگذشت سکسمون عالی بود و هربار باهم وقت میگذروندیم کلی…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحهی صبح با صدای پریسا بیدار شدم پ: پاشو دیگه، واسه صبحونه دیر میرسیم ها من که هنوز خیلی خوابم میومد با چشمای نیمه باز یه نگاهی بهش کردم و گفتم: باشه پاشدم. رفتم دست و صورتمو شستم و مسواک زدم. از دستشویی اومدم…
این داستان تقدیم به شما سلام من سعید هستم و این داستان بیان ماجرای هست که بین من و همسایمون اتفاق افتاد . خب بزارید یه چیزی را بگم راستش من چند سالی هست که تو سایتهای سکسی #ایرانی میچرخم و تو همین سایت #شهوتناک هم خیلی میام و سرمیزنم و داستانهای زیادی هم خوندم…
داستان سکسی تقدیم به شما خاطره ای رو که می خوام براتون بگم مال 10 سال پیشه من یک شرکت تبلیغاتی داشتم و مرجانم با اینکه اوایل همکار خودم بود واز اقوامم نیز می شد بعدها برای خودش یک شرکت زد و از من جدا شد درمورد مرجان بگم اون زمانی که 17 سال بیشتر…
این داستان تقدیم به شما سلام به دوستان شهوتناک.قبلا سه تا خاطره از دوتا خواهرام و دختر داداشم و براتون نوشتم.این اتفاق که میخوام تعریف کنم ده روز پیش با خواهر کوچیکم که تو خاطره ای که قبلا گفتم،همونی که ۹ سالش بود و رفته بود تو زیرزمین و دامنش و داده بود بالا و…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام من کیا ۲۱ ساله از یکی ا شهرایه شمالی هستم . الان حدوده ۱۷ ماهه ک سربازم داستانی رو که میخام واستون تعریف کنم بر میگرده ب بیستم فرودین سال نود و پنج. روزی که با محمد برایه اولین بار سکس با جنس موافق رو تجربه کردم . بزارین…
این داستان تقدیم به شما سلام. همسرم پرستو اندام خوب و درشتی داشت #سینه بزرگ #۸۰ کون بزرگ همسرم خیلی مذهبی بود چادر سرش میکرد اما تو سکس خیلی حشری میشد یه روز تو سکس گفتم بریم جلو اینه سکس کنیم تعجب کرد اما قبول کرد که بریم جلو اینه داشتم از کون با زنم…
داستان سکسی تقدیم به شما با سلام راستش داستان های شمارو خوندم و حال کردم ولی دم اونای که واقعیتو نوشتن گرم. داستان من واقعا واقعیه و دوستان تو نظرات اگه بگن دروغه قول میدم دیگه هیچ داستانی ننویسم البته جوابشونو میدم !!!نه شوخی کردم. من تازه به سن تکلیف رسیده بودمو دوستان مدرسه درگوشم…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه دوستان. این اولین داستانی که تا حالا می نویسم این قضیه بر میگرده به چند وقت پیش.یه روز خواهرم بهم زنگ زد که برم خونشون چون اونا میخواستن برای دوهفته برن مسافرت منم برم کلید و بگیرم که مواظب خونشون باشم.توی مسیر که داشتم میرفتم دیدم صدمتر…