داستان سکسی تقدیم به شما سلام امید هستم 46 سالمه ده دوازده سالی میشه که ازدواج کردم . راستش من خیلی داغ و حشری هستم قدم 178 هست و سایز کیرم 16 سانت و کلفته . این ماجرائی که میخام براتون بنویسم واقعیه و همین چند وقت پیش برام اتفاق افتاد و خیلی لذت بردم…
این داستان تقدیم به شما سلام من احسانم و این داستان برمیگرده به سه چار سال پیش که تقریبا 16 سالم بود . ما تو یه شهر کوچیک زندگی میکنیم از اینایی که همه داخلش همدیگه رو میشناسن ،میشه گف شبیه یه روستای بزرگ . خب بریم سر ماجرا : مدرسه ما یطوری بود که…
داستان سکسی تقدیم به شما من تازه واردم، بیست تایی از داستان های اخیر سایت رو خوندم. ولی این یکی رو تقدیم می کنم به پریچهر و طاهای عزیز که وجودشون و حرف هاشون من رو به وجد آورد. بعد از حدود ده دقیقه بیدار شدم. هنوز کیرم توی کسش بود و راست راست. هیچ…
این داستان تقدیم به شما من کیارش هستم، 32 سالمه موی جو گندمی استیل ورزشی و تحصیل کرده هم هستم و تو کارم هم خدارو شکر خیلی موفقم و راستش آدم سرشناسیم و خیلی برای موقعیتم زحمت کشیدم و الانم همین کارو می کنم و هر روز در حال تلاش هستم. همیشه دنبال یه دختر…
داستان سکسی تقدیم به شما – نوشین موبایلو گرفت تو دستش و رفت به قسمت مربوط به آرشیو .. نمی دونست هنوز نمی دونست که خونواده از چی دارن حرف می زنن . خدا کنه چیزی باشه که بشه یه بهونه ای آورد . من نمی دونم اونا از چی دارن حرف می زنن .…
این داستان تقدیم به شما سلام من علی هستم و امروز میخوام خاطره سکس فوت فتیش و خوردن پاهای #عارف دوست صمیمیم رو براتون بگم .من الان ۱۷ سالنه و این داستان مال دو سال پیشه وقتی که ۱۵ سالم بود .منو عارف هم کلاسی بودیم من از روز اول عارف رو خیلی دوست داشتم…
داستان سکسی تقدیم به شما – داشتم به این فکر می کردم که باید تا چه اندازه تلاش کنم تا بتونم اون جوری که دوست دارم عشقمو در راحتی و آسایش نگه داشته باشم . با حسرت به ماشین های آخرین مدل نگاه می کردم . دلم می خواست سوار یکی از اونا می شدم…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه این داستان نیست خاطرست من پدرامم 26 ساله 4 سالی میشه ک ازدواج کردم اوایل زندگی همه چی اوکی بود تا اینکه متوجه گذشته تلخ همسرم شدم وقتی ازش خواستم ک همه چیزو واسم از گذشته تعریف کنه اولش انکار کرد و بعد با کلی دعوا و…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام اسم من علی هست من ۱۷ سال سن دارم و بدنساز و بوکسورم و یه بدن سفید و بی مو و یه کیر ۱۷ ۱۸ سانتی دارم . توی هنرستان ما یه پسر بود به اسم مصطفی که همیشه تو کفش بودم و حتی حاضر بودم بدزدمش و گروهی…
داستان سکسی تقدیم به شما با تلفن حرف میزد و مدام حال مادرش را میپرسید و به خواهرش می گفت که صبح هر چی لازم دارن خواهد آورد. دستش روی سقف تاکسی بود و تکیه داده بود به در. خانمی اول نشسته بود و او منتظر مسافر بعدی بود که من بودم. دستهایش را برداشت.…
این داستان تقدیم به شما من اسمم بهروز و یه برادر دارم که با اختلاف 2سال از من کوچکتره و یه خواهر دارم که 2سال از من بزرگتره. اگر بخوام به سن بگم من 32 وبرادرم30 و خواهرم 34 سالشه. اسمه برادرم شهروز و اسم خواهرم مرجان . بزارید اول یه مقدمه پیش از اتفاق…
داستان سکسی تقدیم به شما من الهام و همسرم مسعود چند سالی میشه که ازدواج کردیم اما هنوز بچه نداریم. مسعود توی یه شرکت بازرگانی مشغوله و من خودم شاغل نیستم. از نظر ظاهری ،تیپ و اندام نرمال هستیم هردو اما من از نظر سکسی یه مقدار از مسعود هات تر هستم و عاشق سکس…