داستان سکسی تقدیم به شما سلام./ این بیشتر یه خاطره هست تا یه داستان سکسی./ چند سال پیش که دانشجو بودم (تو شهر خودم) به نام دانشجوی شهرستانی یه خونه مجردی گرفته بودم برا حال و هول… یه سوئیت 50 متری بود بدون اتاق خواب با یه اشپزخونه ی اپن و حموم و دستشویی سر…
این داستان تقدیم به شما داستان مربوط به چندسال پیش هست. مسئول بخشی از یک انبار کارخانه فرآوری لواشک بودم.چند سالی هم میشد کون میدادم، و از این دادن لذت میبردم. روزی تو کارخونه داشتم گشت میزدم و از اونور هم کارخونه استخدام کارگر داشت؛ تا وارد دفتر شدم از چند نفر درخواست دهنده استخدام…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه قسمت دوم این یک قصه گی هست. گی زنانه پوش. دفعه قبل از شروع ارتباط سکسی خودم با عزیز آقا خدمتکار خونه مون براتون اون خاطره رو نوشتم. عنوانش بود”آخ چه کون سیری ازم کرد عزیز آقا”. بعد از اون ماجرا دیگه حسابی…
این داستان تقدیم به شما اولین ماه نامزدیمون بود که یکی از اقوام پدر خانمم فوت کرد پنج شش ماهی از دوستی و بعد #نامزدی من و #گیتی میگذشت. من با ماشین کار میکردم و روز آشنایی ما، گیتی به همراه دو تا مسافر دیگه عقب نشسته بودند. وقتی میخواست پیاده شه گوشی و کیف…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام به همه انجمن کیر تو کس ها امید وارم خوب باشین من میخام خاطره اولین کون دادنم رو براتون بنویسم امیدوارم خوشتون بیاد من R.B هستم اسم خودمو میزارم نیما العان 19 سالمه این ما جرا وقتی 12 سالم بود برام اتفاق افتاد.بزارین از خودم بگم من پسری هستم…
این داستان تقدیم به شما سلام اسم حامده 23 سالمه اقغانم ایران بزرگ شدم از بچگی دوست داشتم کون بدم یه مدت توی نوجونی با پسر داییم بودم ولی خب متاسفانه الان تنهام چون پسرداییم ازدواج کرده و شهرستان رفته ، راستش نمیدونم چرا این چند وقته چرا اینقدر میل کون دادنم زیاد شده ،البته…
داستان سکسی تقدیم به شما با سلام دوستان خاطره ای از عشقم را براتون میگم:سالها پیش با پسر دانشجویی دوست شدم،…عاشق هم شدیم و بلاخره ما با هم عاشقانه سکس کردیم ،…متاسفانه تحت فشار خانواده مجبور به ازدواج اجباری شدم …و مادر عشقم مخالف ازدواج من با پسرش بود !به ناچار برای فرار از عشق…
این داستان تقدیم به شما من میثم هستم ۱۸ ساله که به مردان سن بالای ۵۰ سال علاقه شدیدی دارم این داستانی که میخوام براتون بنویسم مربوط میشه به چند ماه پیش که یه روز بعداز ظهر که هوس کیر کرده بودم رفتم توی یه پارک و منتظر شدم شاید یه نفر پیدا کنم که…
داستان سکسی تقدیم به شما – خاله حمیده چشاشو باز و بسته می کرد . هنوز براش سخت بود که این قدر سریع به گاییدن رفته باشه وهنوزم می خواست غرورشو حفظ کنه ولی من کارمو بلد بودم . می دونستم ومی خواستم کاری کنم که اونو دیوونه خودم کنم . حرصم می گرفت از…
این داستان تقدیم به شما سلام این اولین تجربم نیست اما بهترینه که میخوام بگم. من مارال ۲۳ سالمه و مجردم. یک روز رفته بودم دکتر و موقع برگشتن که هوا حدودا تاریک شده بود و داشت بارون میگرفت حوصله مترو اتوبوس نداشتم ایستادم کنار خیابون و یک تاکسی جلوم ایستاد و سوارشدم راننده یه…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام من رضام 18 سالمه این خاطره مال 2 سال پیشه که برایه اولین بار تو عمرم تونستم یه کونی رو بکنم . من تو روستا زندگی میکنم یه روز با رفقا رفته بودیم کوه که رفیق یکی از بچه ها زنگ زد گفت فردا یه کونی از شهر میارم…
این داستان تقدیم به شما سلام به جیگرای خودم چه دختر چه پسر. ۲۵ سالمه اسمم رضاست. من تو یکی از شهرهای شمالی زندگی میکنم . لیسانس گرفتم و شاغلم . قدم ۱۸۰ وزنم ۹۳ و موخرمایی و سفیدم. بدنمم پرمو. کیرمم ۱۵ سانت ولی کلفتیش بد نیست. ما یه خانومی هست تو فامیلامون خاله…