داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه صبح كه بيدار شدم ديدم پسر آلمانيه تكست داده كه من خيلى عذاب وجدان دارم بابت اين كه بار اول اونطورى رفتار كردم. و دوست دارم از اين به بعد ملايمتر باشيم حتى پيشنهاد ddlg داد. گفتم نه و بهتره اگر سافت پلى…
این داستان تقدیم به شما سلام من اسمم علیه و18 سالمه این خاطره برمیگرده به تابستان سال گذشته که خاله و پسر دو سالش اومدن اردبیل. خونه ما و مادربزرگم اینا تو اردبیل هست و این خالم تو تهران زندگی میکنه شوهرش نظامیه و بیشتر تو ماموریت هستش. من یه خاله دارم و اونم…
داستان سکسی تقدیم به شما با سلام قبل از هر چیز باید بگم که من قبلا از این که این اتفاق برام بیفته هر وقت هر داستان سکسی رو میخوندم با خودم میگفتم اینا همش چرت و پرته تا اینکه یکی از این داستان ها واسه خودم اتفاق افتاد. من اهل شیرازم و قضیه از…
این داستان تقدیم به شما سلام این داستان برمیگرده به سال ۹۱ که من ۱۴ سالم بود ما رفتیم روستامون تعطیلات بود چند روزی بمونیم پدربزرگ و مادربزرگم اونجا میمونن کل سال خلاصه رسیدیم روبوسی و اینا پدر بزرگم یعنی پدر پدرم مادرمو بغل کرد روبوسی اولین بار بود صمیمیت پدربزرگمو میدیدم با مادرم اسم…
داستان سکسی تقدیم به شما – سینا نیره رو به هر طرف که دوست داشت می گردوند . از چپ به راست و از راست به چپ ..-من سیر نمیشم .. نمیشم .. می خوام می خوام .. -عزیزم .. نیره جون ..من خوشم میاد .. دلم می خواد کیرت از راه شکمم از دهنم…
این داستان تقدیم به شما سلام خدمت تمام دوستان . از اونجایی که خود من از دوران دبیرستان تا الان نزدیک 10سال داستانای شهوتناک رو دنبال میکردم همیشه تو این فکر بودم که یه بارم تجربه خودم بزارم تو سایت اما از اونجایی که اونا خیلی معمولی و عرف بودن از این کار صرفنظر کردم.…
داستان سکسی تقدیم به شما – صداي زنگ موبايل بود که از خواب بيدارم کرد.با چشماي بسته همين جور رو تخت دنبال گوشيم ميگشتم تا ببينم کدوم خري اين موقع زنگ ميزنه. -الو; -سلااام به عليرضا جونم -تخمه سگ تويي; -نه بابا پدرامم انگار اشتباه گرفتيا -آخه من به تو چي بگم تو خواب نداري…
این داستان تقدیم به شما سلام من اشکان هستم 32 متاهل از اصفهان دوسال پیش ازدواج کردم خانمم مینا 28 سالشه . خانمم4 تا دختر دایی داره که خیلی باهم جیک تو جیکند مهناز که زن داداشش هم هست متولد 1358 سارا1361 . سیما1364 و ساناز که مجرده هنوز 1369 چند وقت بعد عروسی که…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام محمد 17 ساله این اولین داستانمه اگه بد شد راضی باشید من یه 4 سالی هست میرم کلاس زبان ترم 17 هستم ترم 16 تموم شد و روز اول ترم 17 بود دبیرمون عوض شده بود من با دوستم میرفتم ولی اون یه چند ترمی بود دیگه نمیومدن معلم…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان من فربد هستم ۳۹ سالمه ، ما تو یه ساختمان ده واحدی ساکن شدیم که بعد از اینکه اسباب کشی کردیم با مدیر ساختمان هم اشنا شدیم ، مدیر اسمش نادر هست ، کم کم که زمان گذشت بیشتر و بیشتر با همسایه ها اشنا شدم و با…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام خدمت دوستان عزیز میخوام داستان سکس با مادرزن سابق که ۱۷ ام تیرماه سال ۱۴۰۲ باهاش برا بار سوم امسال انجام دادم برا دوستان تعریف کنم بعد جدایی من و خانم دیگه رابطه من و مادرزنم باهم قطع شد چون تو زمان متاهلی من با مادرزنم هفت سال رابطه…
این داستان تقدیم به شما منو مهدی خیلی باهم راحت بودیم،تویه اکیپ بودیم ولی یجورایی همیشه باهم بودیم یه روز با اکیپ قرار سفر گزاشتیم با ماشین من دو روز بریم شمال ۶ ۷ ساعتی تو راه بودیم وسطای راه خواهر دوستم بهش زنگ زد که رسیدین یا نه همین که صداشو از تلفن شنیدم…