این داستان تقدیم به شما مدتی بود که مادرزنم مریض بود و بعد از یه عمل جراحی حدود یک هفته توی بیمارستان بستری بود. در طول این یک هفته یه پای ما خونه بود و یه پامون بیمارستان. هرشب یه نفر از زنهای خانواده توی بیمارستان به عنوان همراه بیمار می موند. چند شب همسرم،…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام من آرشم 21 سالمه خاطره سکسیم واقعی هست!یک شب داشتم با فوتبال بازی میکردم پی اس 12 یه اس برام اومد فکر کردم دوست دخترمه اس رو باز نکردم چون قرار بود ساعت 11اس بده توجه نکردم اما دوباره اس اومد بازش کردم عروس عمم بود که میشد دختر…
داستان سکسی تقدیم به شما – دلم نازنینی را می خواهد که دستش را به دستم و قلبش را به قلبم بسپارد .. چه خیال خوشی خواهد بود وقتی که نوازش نسیم بوهای مو های تو را به مشام من بر ساند !. بو ی موهایت را در زیر باران دوست می دارم . و…
این داستان تقدیم به شما سلام من سینام 25 سالمه خواهرم سمانه 20سالشه از بچگی خیلی دوسش داشتم چند باری هم تو خواب که بود خیلی آروم دستمالیش کرده بودم ولی خیلی کم چون بچه بود هنوز مدرسه نمیرفت بیشتر از رو کنجکاوی بود هر چی بزرگتر شد خوشگل تر شد ولی من دیگه میترسیدم…
داستان سکسی تقدیم به شما با سلام خدمت دوستان. روزها رد میشدو من تو تلگرام با اینو اون دوست میشدم و یه هفته بودم باهاشون بعدم کات میکردم به دلایل مختلف یکی خوشگل نبود یکی اخلاقش خوب نبود و… تا روزگار گذشتو یه دختری اومد تو گروهمون و در مورد فیلم سینمایی و… بحث میکردیم…
این داستان تقدیم به شما سلام اسمم مهدی اسم زنم مریم. ۵ ساله که عروسی کردیم. بچه نداریم. یک ساله که فانتزی کاکولد ذهنمو مشغول کرده ولی به زنم نگفتم. با چند نفر از بکن های سایت بیرون قرار گذاشتم که برای یکیشون تو ماشین هم ساک زدم آبشم خوردم. با یکیشون که خیلی از…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام طولانیه ببخشید. بیتا 34ساله من از نه سالگی با خود ارضایی اشنا شدم. خانواده مذهبی من باعث شد هرگز با خانواده راحت نباشم تا از خطر منو دور کنن. مادری خوب دارم و پدری هرزه. تو دعوای این دوتا بزرگ شدم کتک خوردم و شاید یه عقده ای بار…
این داستان تقدیم به شما چند تا خونه دیگه رو هم دیدم قیمت ها خیلی بالا بود، اصلا به پول من نمیخورد. دلم نمی خواست برم خوابگاه. تعریفشو از چند تا از بچه ها شنیده بودم. خوابگاه دانشجویی قیمتش مناسب بود اما به درد من که خیلی به نظم و بهداشت عادت داشتم و یه…
داستان سکسی تقدیم به شما با سلام خدمت دوستهای عزیزم…من سینا هستم 35 سالمه و یه پسر خیلی معمولی این ماجرای سکسی واقعی هست و فقط نام افراد تغییر کرده است. ماجرا از جایی آغاز شد که پدر همسر یکی از دوستانم (مهرداد)فوت کرد و به دلیل اینکه در شهرستان بود…باید به همراه همسرش جهت…
این داستان تقدیم به شما من حمید 28 سالمه مجرد هستم و حشری کاملا عادی و معمولی دوسال پیش تو ی کارخونه استخدام شدم اوضاع بد نبود تا ی ارپاتمان 80 متری خریدم جیبم حسابی خالی شد و قسط و بدهکاری داشتم از بچگی خیاطی کرده بودم خواهر بزرگم هاجر 37 سالش بود بعد از…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه بعد اون شب ما باهم کمی سرد شده بودیم با اینکه میدونم بهترین ارضا جفتمون بود ولی هردو از هم خجالت میکشیدم ناراحتی فرزانه رو حس میکردم بعد دوروز دیگه طاقت نیاورم گفتم باهام قهری گفت من از اون شب از تو خجالت…
این داستان تقدیم به شما ادمین: این یارو ما رو نمود بسکه کوشسعر فرستاد برای همین تصمیم گرفتیم چرندیاتش رو منتشر کنیم تا شما با تماس با این گاگول لحظات شادی را در دوران قرنطینه سپری کنید.پوووففف! *** من مینا خانم را به پیشنهادخودش باردار کردم امروزمیخوام داستان زوج جوان یعنی یک خانم بیست وهفت…