این داستان تقدیم به شما سال ۹۴ بود اونموقع ۲۱ سالم بود تو کار خرید و فروش ماشین رفته بودم و خوب پول در میاوردم تو یکی ازین سایتای همسریابی ثبت نام کرده بودم و خودمو ۳۰ ساله جا میزدم مخ این طفلکا رو میزدم با قول ازدواج یه دل سیر میکردمو ول میکردم به…
داستان سکسی تقدیم به شما زیاد حاشیه نمیرم میرم سر اصل داستان که کوتاه بگم.ما یه همسایه داشتیم به اسم ژیلا.یه زن ۴۰ و خورده ای ساله که با دخترش زندگی میکرد.نمیدونم چجوری به این خونه داده بودن چون از روز اول کاملا بو بردم ازون زنای تشنه ی کیره.چندین بار چیزای مشکوک دیدم اون…
این داستان تقدیم به شما چند ضربه به در خورد و منشی و پشت سر او مهرداد وارد شد. اع آقای معرفت شما باید فعلا صبر کنید مشکلی نیست خانم رضایی ایشون میتونن داخل وایسن رضایی چشمی گفت و پرونده ها رو روی میز وسط اتاق قرار داد و مهرداد هم روی کاناپه توی اتاق…
داستان سکسی تقدیم به شما – چه کیفی داشت وقتی که وقتی کیرم تا ته می رفت تو کوس کبوتر صحرا جفت برشهای کونش با قسمتهای بالای کیرم تماس می گرفت . دلم می خواست زودتر اونو به اوج برسونم وخودم تو کوس یا کونش یه جایی خالی کنم . هر چند حس می کردم…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان من احسانم ۳۵ ساله و مجرد داستان واسه اوایل سال ۹۸ هست یه مدت بود بیکار بودم یه #پژو داشتم اما از مسافر کشی متنفر بودم تو پمپ بنزین یه بنده خدایی اومد گفت میخوای در آمد خوب داشته باشی یه شغل راحت و خوب منم گفتم آره…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه یک تصادف قسمت سوم . . -آشوب زیر دوش داشتم به اتفاقاتی که افتاد و کارایی که شب قبل کردیم فکر میکردم. هم حس شهوت و خوشحالی داشتم، هم ازینکه رابطه من و علی از حالت دوستی عادی خارج شده بود ترسیده بودم.…
داستان سکسی تقدیم به شما – فروزان : بامن قهری فرهوش ; دیگه جواب منو نمیدی ; مگه من چیکار کردم . چرا باید مردا این قدر چش چرون باشن . مثل خودتو .. می خواست آرومم کنه . خوشم میومد که نازمو می کشید . چشای ناز و خوشگلش وقتی که به یه حالت…
این داستان تقدیم به شما گرگِ پفیوزی در ایّامِ قدیم بود در اطرافِ یک جنگل مُقیم هیچکس آسایش از دستش نداشت بس که کونِ ماده و نَر میگذاشت! تویِ هر سوراخ سیخی کرده بود حُفرهداران را به تنگ آورده بود! شِکوِه میکردند از این گرگِ پیر جانورها گاهگاهی پیشِ شیر شیر دائم شِکوِهها را میشنود…
داستان سکسی تقدیم به شما …قسمت قبل پارت ۲: چند هفته گذشت و همچنان من و محمود توی کف زن های همدیگه بودیم، توی این مدت هم چند باری دور هم جمع شده بودیم و حسابی زن های همو دید زده بودیم، راستش من خودم وقتی ژیلا رو می دیدم عذاب وجدان می گرفتم و…
این داستان تقدیم به شما سلام من ۷ سال ازدواج کردم و خانم چندتا #دایی و #زندایی داره که با یکیشون خیلی رفت و امد داریم یه روزی از این روزا که مهمون ما بودن زنداییش رفت تو اتاق لباس عوض کنه ولی من هواسم نبود و یهو رفتم تو که دیدم شلوار لی و…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه باورم نمیشد که بعد 2 سال تا این حد اتفاقی و بعد از کلی انتظار برای دیدن دوبارش، یه کوچه بالاتر از خونمون در حال پرسه زدن توی این هوای گرم تابستونی ببینمش، با صدای نسبتا بلندی اسمشو به زبون آوردم، خشکش زد…
این داستان تقدیم به شما سلام من اسمم #علیرضا و ٢١ سالمه و دانشجوی رشته حسابداری ام. من تو شهری دانشگاه قبول شدم که خونه ی خواهرم اونجا بود. به خاطر همین من خونه ی خواهرم اینا زندگی میکنم. خواهرم اسمش #شیوا و ۲۵سالشه و شوهرشم #سیامک ۳۴ ساله و کارمند بانکه. من حدود دو…