داستان سکسی تقدیم به شما – اون دخترخیلی خوشگلی بود . وهم یه جاذبه خاصی داشت که بیشتر پسرای محله به دنبالش بودند . همش از اون حرف می زدند . حتی با این که بعضی از این پسرا بهشون میومد که دوست دخترای قشنگی نصیبشون شه ولی چششون به دنبال اون بود . شاید…
این داستان تقدیم به شما سلام بچه ها. خیلی داستانهاتونو خوندم اما این داستان که جزء #اسرار منه حسابی ابتونو میاره. من اصلا غیرتی نیستم و دنیا رو جور دیگه ای نگاه میکنم. تو #چین دفتر دارم و #قطعات اتومبیل #لودر و ماشین های راه سازی میخرم و همه دنیا مشتری دارم لذا به 45…
داستان سکسی تقدیم به شما – من از جون تو چی میخوام آرمیلا ;/; بگو تو از جون من چی میخوای ;/; این منم که همش دارم از خودم دفاع می کنم . اصلا تو یه ذره عاطفه و احساس تو وجودت نیست . اصلا نمی فهمی معنی عشق و دوست داشتن چیه . نمی…
این داستان تقدیم به شما سلام من اسمم امینه ملقب به امین کون گشاد. کون بزرگی دارم و بدنم سبزست . ۱۹ سالمه و این داستانی رو که میخوام بگم مال ۵ سال پیشه . یعنی وقتی که ۱۴ سالم بود و کلاس هشتم بودم . یه همکلاسی داشتم به اسم امیرعباس . خیلی تو…
داستان سکسی تقدیم به شما از خودم میگم یه پسر معمولی ۲۶سال م قدم حدود ۱۸۰ وزنم حدود ۸۰ یه مغازه کوچیک دارم که میتونم باهاش زندگی مجردی مو بگردونم یه دختر خاله دارم به اسم زهره دوسال از من بزرگتره اندامش تو پره ممه های سفید ۸۵ و کون و رون تپل و گوشتی…
این داستان تقدیم به شما من عمیدم بیغیرتم رو زن مامان آبجیم عاشق فحش ناموسم من دیگه اخر اخر بیغیرت شده بودم اوایل تو سایتای سکسی همین که به زنم فکر میکردم خود به خود ابم میومد ولی یواش یواش دیگه اثری نداشت تا جایی که عکسای زنمو اول بدون فیس بعد هم با فیس…
داستان سکسی تقدیم به شما برای اولین بار که با خواهرش اومد تو محل کارم… تا دیدمش درونم یه حس بی نظیر بود برام تازگی داشت… خواهرش میخواست منو به اون نشون بده… سلام دوستان من مریم هستم… این داستان زندگیمه… بعد از دیدار اول ، یه شب محمد همراه خونواده ش ، برای آشنایی…
این داستان تقدیم به شما من از همون #بچگی و همون اول از پسرا بیشتر خوشم میومد و همه رفیقام پسر بودن،البته نه درک و فهم از پسرا و یا هر چیز دیگه ای نداشتم و هیچی نمدونستم،یکم گذشت تا رفتم مدرسه،ابتداییو بی خطر و بدون هیچ مشکلی گذروندم،ولی تو راهنمایی کم کم چشم و…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام اسم من میلاده و 19سال سنمه یه دوستی به اسم بیتا که اونم 19 سالشه باقد بلندو چشمهای مشکی موی طلایی و…سکسیه کامل. بگذریم.ی روز ساعت 1 بعدظهر بیتاباگوشیم تماس گرفت که من برم خونشون حدود ساعت 2 بود که رسیدم درب خونشون که زنگ زدم بیتا درو باز…
این داستان تقدیم به شما سلام این این داستان مال سال ۸۷ هست اون موقع من ۲۲ بودم و دانشجو من اون موقع چون دانشگاهم #رودهن بود خانواده پول داده بودن یه پراید بخرم و دنبال ماشین بودم که همه بچه محل میدونستن من ۵ت پول دارم. اون زمان این #گلدکویست مد شده بود و…
داستان سکسی تقدیم به شما مهرماه 1392……………………………………………………………داستان من سال اول دانشگاه رشته اتومکانیک بودم که مادرم ازپدرم جدا شد وما ماندیم وپدررفت سال ما بود که دعوای این رفتن وماندن داشتند. پدرشغل آزاد داشت می خواست برای اقامت به دیارغرب برود و مادررزیدنت بیمارستان بود وسالهای نزدیک به بازنشستگی 30 سال خدمت را نمی خواست…
این داستان تقدیم به شما سلام تو اين زمانه خيلي سكس #كاكولد يا همون بيغيرتي فرا گير شده منم ميخوام از سكس با يه زن شوهر دار جلوي شوهرش بگم اما زني كه خاله من هم بود. من يه خاله دارم به اسم زهرا ٤٦ سالشه كه بهش اصلا نميخوره ٨٥ هم هست و ميلف…