این داستان تقدیم به شما سلام اسم من ساراست من الان 17 دبیرستان درس میخونم و اما از داستان سکسم بگم منم دختر هات و پر احساسی هستم از کمتر از ده سالگیم سکسو میشناختم عموی خوشتیپی دارم که با اون خیلی ور می رفتم تا تو ده سالگیم مجبورش کردم لخت بشه با هم…
داستان سکسی تقدیم به شما ببخشید حاج اقا اگه دیر شد…دستم تنگ بود. گوشه یِه چادرش را با دندانش گرفت و دسته ی اسکناس را مقابل حاجی گذاشت. حاجی انگشت شصتش را به زبانش زد و شروع به شمردن اسکناس ها کرد 1,2,3,4,5,6 حالا کجا میخوای بری؟ برمیگردم روستامون پیشِ پدر ومادر پیرم! پس شوهرتو…
این داستان تقدیم به شما این داستانم مربوط به یه پسره که دوساله منو میکنه. هفته قبل باهم رفتیم #بازار شب شد ورفتیم خونه اونا موقع خواب منم رفتم اتاقش روی یک تخت خوابیدیم شلوارمو درآوردم اونم بایک شرت نشسته بودروی تخت دستشو آورد رونامو کمی مالش داد حشری شدم اومد جلوی من روی زمین…
داستان سکسی تقدیم به شما قبل هرچیزی بگم که من داستان نویس نیستم و این خاطره س و هرچیزی که میگم واقعیته سلام من دانشجوی پزشکی سال شیشمم ۲۵ سالمه قدم ۱۸۰ و قیافمم خوبه و با اسم مستعار ارش میخام این خاطره رو تعریف کنم. اوایل مهر ماه بود که مارو واسه بخش کاراموزی…
این داستان تقدیم به شما سلام اسم من امیر و 25 سالمه خاطره ای,که میگم مربوط به یک ماه پیشه. دوستم رضا که تو کار #تعمیر #موبایل هست یه روز بهم زنگ زد و گفت سر #ظهر ساعت یک بیا مغازه.رفتم و کرکره مغازه تا نیمه پایین بودقبلا هم رفته بودم پیشش اما کارمون فقط…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام اول از همه باید بگم این داستان واقعیه میخوای باور کنید یا نکنید گرچه خیلی ها باور نمیکنند و فحش زیرو بالای منو میدن! تابستون بود(همین تابستونی که گذشت)خونمونو تازه عوض کرده بودیم همه مشغول چیدن وسایل و کارای خونه بودن منم رفتم بیرون که یک دوری بزنم با…
این داستان تقدیم به شما سلام 18 سالم بود داداش بزرگم 30 سال با دختری از خان زاده های معروف ازدواج کرد تا روز عروسیش من چندتا عکس از زنداداش بیشتر ندیده بودم من تو شهر درس می خوندم داداش و خواهرام و داداش اخریه که ناخواسته بعد من اومده بود 7 سالش بود همه…
داستان سکسی تقدیم به شما ✦این داستان گی هستش.هرکی خوشش نمیاد نخونه لطفا.مرسی✦ سلام.اسم من نیماس و 16 سالمه.قدم 174سانته و وزنم شصت و هفته.یه داداش دارم که سه سالشه و خیلی هم نازه.موهام خرماییه و بدنم توپر و سفیده و دل هر پسری رو که دیدتشو برده.من تو یه مدرسه ای تحصیل میکنم که…
این داستان تقدیم به شما درود به دوستان من فرهاد هستم متاهلم و چهل و سه سالمه ما یک فامیل دوری داریم به نام #سپیده که همسن خودمه متاهل و دو تا بچه داره من از قدیم عاشقش بودم و خیلی دوسش داشتم ولی قسمت نشد زن من بشه چند سال اصلا ندیدمش تا اینکه…
داستان سکسی تقدیم به شما – دختر مشتاشو به زمین می زد و یک دفعه ناگهان دیدم که از اطراف پاهاش داره آب کیر بر گشت می کنه .. . به نظرمیومد که یکی داره میاد اون نزدیکی . دیگه این اواخر نکات ایمنی و امنیتی از دستشون در رفته بود . دلم واسشون می…
این داستان تقدیم به شما سلام اسمم #بهرام الان 62 سالمه 6 برادر از خود بزرگتر دارم من اخرینشم خواهرم نداریم هنوز یک تار مویم سفید نشده و حتی یک دندان هم نکشیدم کسی باور نداره من حتی 40 سالم باشه تو یکی از روستاهای بروجرد متولد و نوجوانیم در ده سپری شده 14 ساله…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان واسه اولین بارمه که دارم داستان سکسمو واستون مینویسم من سامان هستم 30سالمه ماجرای من ازشبی که تو خونه تنها بودم شروع شد که موبایلم زنگ خورد ولی تا خواستم جواب بدم قطع شد یعنی طرف داشت بهم تک مینداخت که من بهش بزنگم ولی چونکه من اون…