این داستان تقدیم به شما من یه جایی مستاجرم تو خونه ی قدیمی که دو طرفش ساخمانه و حیاطش وسطه تو گوشه سمت شمال شرقی اش که یک واحد با دو #سوئیت مانند است یک سوئیت با حمام و آشپزخونه و توالت بیرون مشترک بین دو سوئیت گرفتم تنها زندگی می کنم یه هفته پیش…
داستان سکسی تقدیم به شما من29ساله ومتاهل هستم یه خونه توی نارمک داشتم که به یک زوج جوان اجاره داده بودیم ومبلغ اجاره وپول پیش را خواهر خانم مستاجرمون پرداخت کرده بود اما تا حالا من ندیده بودمش. چند ماهی از اجاره گذشته بود که مستاجرمون با موبایلم تماس گرفت وگفت چطوری میتونم پرینت تماسهای…
این داستان تقدیم به شما منم یه زنداداش دارم از خودم 5 سال بزرگتره خیلی با من شوخی می کنه تو زنداداشام با اون دوتا فرق داره وقتی داداش مسافرته من میرم تنها نباشه لباس های شیک و بدون شلوار با دامن سینه هاش تا خیلی از چاکش باز سفید مثل مرمر ضربان قلبمو تندتر…
داستان سکسی تقدیم به شما ماندانا احساس می کرد که وحید بیش از حد خسته نشون میده . هر چند کمرش احساس سنگینی می کرد و پس از مدتها که توسط مردان دیگه ارضا شده بود دوست داشت که برای تنوع هم که شده این بار وحید اونو ار گاسمش کنه . اما خستگی زیادی…
این داستان تقدیم به شما سلام من 18 سالمه و میخوام در مورد داستان سکسم با معلم فیزیک کنکورم بگم شهریور سال قبل یه همایش نخبگان فیزیک برگزار شد و من به عنوان نماینده ی بچه های شهرمون با معلم #فیزیکم به #تهران اومدیم..و چون مدت اقامتون 3 روز بود دو تا اتاق توی یه…
داستان سکسی تقدیم به شما تازه خونمون رو عوض کرده بودیم،تقریبا یه سال پیش بود:رفتیم به یه آپارتمان،اتفاقا واحد دوستم هم اونجا بود، بعده یه هفته که از اومدم به واحدمون تو راه پله ها یه دختر خیلی خوشگل و خوش اندام رو دیدم که ازکنارم رد شد،بهش نگا کردم و یه چشمک زدم و…
این داستان تقدیم به شما سلام داستانهاتونو خوندم خیلی جالب بودن یکی از داستانهایی که عمو دختر داداششو می کنه را #کپی کردم فرستادم واتساپ دختر داداشم که استاد دانشگاهه مجرده بارها سینه هاشو خوردم و #کسشو مالیدم اونم کیرمو مالیده و ابشو آورده ولی نگاییده بودم پرده هم نداره نمیدونم راست یا دروغ…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان عزیز تر از جانم روزگار به کامتان شیرین چون عسل این اولین داستان من است که در خدمت شما هستم امیدوارم بپسندید همه دوستان در نظرسنجی شرکت کنند با سپاس از نگاه پر مهرتان باران می بارید دانه های بارانی که چون کودکی گستاخی که در حیاط می…
این داستان تقدیم به شما سلام اسم من #الی ، ۲۵ سالمه، #آمریکا زندگی میکنم و ترنسم. اگه بخام در مورد ظاهرم بگم قدم ۱۸۰، چشامو موهام مشکیه. در کل ظاهرم بد نیست. داستانی که میخام بگم در مورد پسریه که روش #کراش داشتم. اسمش #نیکولاس و اصالتا روسه. یک سال پیش تو تیندر (…
داستان سکسی تقدیم به شما لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه… سلام من شیرینم. نمیدونم چندمین خاطره منو محمدو تاحالا خوندین. اینبار یکی از خاطراتمو میخوام تعریف کنم که یه مدت قبل اتفاق افتاد. یعنی سه ماه پیش. بازم یه مدت طولانی منو محمد سکس نکردیم. تازه اوایل شروع کارم بود. آخر تابستون بود…
این داستان تقدیم به شما تازه زنم ازم جدا شده و یک ماه بیشتر نیست با اصرار مادرم در #سوپر مارکت محل بعنوان شاگرد مشغول شدم. زنم وقتی فهمید با دوست صمیمیش ارتباط دارم ازم جدا شد. همیشه وسوسه میشم تا ترتیب زنای اطرافمو بده. بارها رسوایی به بار آوردم. ولی هیچوقت آدم نشدم. وقتی…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام ، خدمت همه دوستان این اولین و شاید آخرین داستانیه که مینویسم . شاید دیگه نتونم بیام نت. این داستان رو با گریه نوشتم ، با خنده نخونید . داستان زندگیمه که متاسفانه خیلی کش اورده . مهلا خیلی دختر ناز و مهربونی بود و خیلی دوسم داشت و…