این داستان تقدیم به شما سلام من محمد هستم 25 سالمه این قضیه که براتون تعریف میکنم 9 سال پیشه یه روز که از مدرسه اومدم خونه دیدم یه کفش زنونه ی #مجلسی کنار پله های حیاط خونمون جفت شده بود داخل خونه که شدم دیدم یه زن خوشگل، سبزه، دماغ عملی ،گونه های برجسته،…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام من می خوام ماجرای که واسه من پیش اومده رو براتون تعریف کنم من تو جزیره قشم مغازه لوازم ارایشی دارم تویکی از پاساژها تو درگهان تو اون لاینی که مغازه دارم همه بچه ها با هم رفیقیم و پایه هم دیگه یکی هم بود تو لاین بچه ها…
این داستان تقدیم به شما تلفن اتاقم زنگ خورد و صداش که میگفت بیا رو شنیدم. سریع ستی که تنم بود رو در آوردم و رفتم سمت کشوی گوشه ی اتاق. بات پلاگ دم مشکیم رو همراه با قلاده و دستبند ستش برداشتم. تو آینه نگاهی به خودم کردم. موهام بافته بود ولی ددی موهامو…
داستان سکسی تقدیم به شما با سلام و عرض درود به تمامی انجمن کیر تو کس های عزیز.من رضا هستم و ماجرایی که میخوام براتون تعریف کنم مربوط میشه به 5 سال پیش،زمانی که 17 سالم بود.من قدم 183 و وزنم 85 بود و از نظر جثه خیلی بزرگتر از سنم نشون میدادم و همه…
این داستان تقدیم به شما زنداداش زیبا را باید گایید کس که تموم شدنی نیست هر چه بکنی #شادابتر میشه اونم کس زنداداش که من از چند ماه بعد عروسیشون یک روز سر ظهر شوخی شوخی که داشتیم همدیگرو اذیت می کردیم تبدیل به کشتی شد تا افتادم روش و کیرم خورد رو کسش البته…
داستان سکسی تقدیم به شما – دوسال از خواهرم بزرگ تر بودم من و پدر و مادر و خواهرم در مشهد زندگی می کردیم . وقتی که خیلی بچه بودم کل فک و فامیلام توی زلزله طبس جونشونو از دست دادند و از یه خانواده یا فامیل چند صد نفری من و پدر و مادرم…
این داستان تقدیم به شما سلام من 35 سالمه مجردم پسر داداشم 36 ساله که 9 ساله ازدواج کرده زنش زیباترین زن فامیله خیلی ازش خوشم می اومد پیش شوهرش روسری سرش می کرد لباس #گشاد می پوشید ولی تا شوهره می رفت روسرشو ور میداشت اگر من میرفتم خونشون شوهرش نبود لباسهای تحریک کننده…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام به دوستانی که به گی علاقه دارند این داستان برای 5سال پیشه که من سرباز بودم,اول از خودم بگم من یه پسر تقربا لاغر تقریبا سبزه و بدون مو هستم اسمم ارمین بعد آموزشی رفتیم یگان و بعد سه ماه تو اسایشگاه ما یه نفر بود به اسم مجید…
این داستان تقدیم به شما این اتفاق یعنی کون دادن من به پسر داییم دو ماه قبل برام رخ داد… سلام من اسمم آرش اس 16سالمه یه بدن سفید و یه کونی خوشکل دارم که همه بچه های که منو میبینن #آرزو دارن که منو یه بار هم شده بکنن البته چند نفر همه…
داستان سکسی تقدیم به شما بعد از سالها که دو هفته برگشته بودم ایران واسه ویزیت ، رفتم پسر خالم افشین رو ببینم. افشین گی بود و از بچگی میکردمش سفید و خوش کون. فکر کنم خودم کونیش کردم از بس کردمش تو دوران متوسطه و دبیرستان . اسمش رو تازگی گذاشته بود نقشین. اون…
این داستان تقدیم به شما سلام زنم خیلی آتشیه زیبا بلوند قدبلند و سفید باشمانی تیله ای #روشن شیکپوش و ناز گیر داد بریم طلامو عوض کنم داشتیم می رفتیم جشن عقد کنان یکی گفتم با لباس مجلسی تو این باد نمیشه رفت گفت طلافروشی لعل میریم پیش محسن جلوش پارک کن چند قدم پیاده…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام داستان مربوط میشه به۴سال پیش که توی خوابگاه میموندم. ما سه تا دوست بودیم که من از اون یکی ها ۲سال بزرگتر بودم ،باهم خیلی شوخی سکسی میکردیم،مثلا همدیگرو میگرفتیم ادای تلمبه زدن درمیاوردیم سوپرنگاه میکردیم همدیگرو انگشت میکردیم و… یه شب دوستم ک اسمش اشکان بود بهم گفت…