این داستان تقدیم به شما اولین باری که فانتزی سکس کاکولدی داشتیم: علی، همسایمون بود و از اون خانم بازها! بارها دیده بودمش زیرچشمی چجوری به #مرضیه (زنم) نگاه میکنه! کاملا مشخص بود که با نگاش داره میره زیر لباسهای مرضیه و لباش را روی تن اون بازی میده! اولین باری که تو سکس با…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه این داستان ادامه داستان قبله که به همین اسم نوشته شده این قسمت هیچ مسئله سکسی نداره و صرفا برای تکمیل لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه نوشته شده و اما حالا میخوام اول در یه مواردی برای دوستان منتقد شفاف سازی…
این داستان تقدیم به شما سلام 18 سالم بودم قدم 185 وزن 75 کیرم از همه دوستام و فامیل بزرگتر بود بمن اصغر #خرکیر می گفتن خیلی هم خوشگل بودم شکل دخترا بودم یکی دو بار میخواستن بذارن کونم مقاومت کرده نگذاشته بودم ختنه که کردنمون من کلاس 5 بودم 9 تا بچه از فامیلو…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام اسم من متینه (همه اسم و ها مستعار هستش ) و ۱۵ سالمه یه کمی چاق هستم ولی نه اونقدر . کیرمم حدود ۱۳ سانته. این داستان مربوط میشه به دختر خالم که ۲۰ ساشه و پستوناش ۶۵ و موهای بلند تا باسن داره و خیلی شهوتی هستش چون…
این داستان تقدیم به شما سلام ما هفت برادر و دو خواهریم من پنجمین پسرم یکی از خواهرام از همه بزرگتر و دومیش بعد من دنیا اومده 4 سال کوچکتره داداش از خود بزرگترم زودتر از اون یکی ازدواج کرد زنشم مالی نیست هم زشته و هم پر مدعا همه تو روستا زندگی می کردیم…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام خدمت اعضای محترم شهوانی میدونم قراره بیخود و بی جهت فحش بخورم ولی برام مهم نیست،چون این خاطره برای حدودا ۱۴ سال پیش هست.اگه بتونم درست بیانش کنم و مورد پسندتون باشه چندتا داستان دیگه هم اضافه میکنم. اسم مستعارم علیرضا الان ۳۶ سالمه یه پسر دارم و از…
این داستان تقدیم به شما پوریا هستم 44 سالمه ساکن تهران در 25 سالگی پدرم بعلت سکته قلبی فوت کرد مامانم که یک زن نمونه بود بیوه شد مامان زنی زیبا با تناسب بدنی بی نظیر بود سال پدر که تمام شد از هر جایی برای مامان خواستگار می اومد و چون عاشق بابام بوده…
داستان سکسی تقدیم به شما من عاشق کون دادن هستم. وقتی دانشجو بودم توی اتوبوس و موقع رفتن به اصفهان یه سرباز کنارم بود . من معمولا شبها از تهران راه میافتادم و حدود ساعت شش صبح می رسیدم اصفهان…موقع خواب پشتمو کردم به سربازه و به بهانه های مختلف کونمو میزدم به پر و…
این داستان تقدیم به شما سلام به شما اسمم علی 45 سالمه تازه معدودی موی سپید تو کرم تک و توک هست 195 قدمه 83 کیلو #خوشتیپ ترین مرد فامیلم مدتی حدود 10 سال در کرمان کار می کردم سرپرست کارگاه ساختمانی بودم 28 ساله بودم مادرم فوت کرد پدرم خیلی مذهبی بود تا سال…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه قبل از هرچیزی راجع به داستان قبلی بگم که من بار اولم بود داستان مینوشتم و خب به یه سری از جزئیات توجه نداشتم شاید فکر نمیکردم مهم باشه مثل اینکه من اونو به مدرسه دخترش رسوندم که کتابای سال جدیدشو بگیره کسی…
این داستان تقدیم به شما تابستون که از راه رسید خوشحال از اینکه مدارس تعطیل شده قراره با عموم که #راننده #تریلی بود همراه بشم . و به قول راننده ها یه سرویس باهاش تا بندر عباس برم مادر و پدرم گفتن پسر جون هوا خیلی گرمه تو بند طاقت نمیاری ولی بخاطر عشقی که…
داستان سکسی تقدیم به شما – وقتی خیلی بچه بودم پدرم مارو گذاشت و رفت . من و مادرمو .. مادرم زن پاک و نجیبی بود . یه خورده فامیلا هوامونو داشتند و یه خورده مامان رقیه خیاطی می کرد و خرجمونو پیش می بردیم . یه خواهر کوچیک تر از خودمم داشتم . یه…