این داستان تقدیم به شما ادامه داستان دهه ی شصت… چند روز بعد اون ماجرا حسابی حالم ازخودم بهم میخورد ولی مژگان عادی بود تازه از رفتارم تعجب میکرد توعالم بچگیش منو خیلی دوست داشت دلم میخواست خودمو بکشم عذاب وجدان دیوانه کننده ی داشتم چند باری خواهرم پیشنهاد دا باهم بازی کنیم رد…
داستان سکسی تقدیم به شما – چقدر خوشحال بودم از این که تونسته بودم به عنوان کار مند شهرداری استخدام شم . و خوشحال تر از اون این که پدر بزرگ یه خونه کلنگی ولی تمیزی رو که می خواست بکوبونه داد به من تا مشکل خودمو حل کنم . خودم رفتم خونه نلی ..…
این داستان تقدیم به شما سلام. امیدوارم از خاطرهای که براتون تعریف میکنم زیاد دلخور نشید. این خاطرهی یک رابطه سکسیه که پایان غمانگیزی داره. همین الان که دارم تایپش میکنم هم دستام میلرزه. خب بهتره شروع کنم. اسم منو لازم نیس بدونین ولی یکم از ظاهرم براتون میگم. ۳۲ سالمه و ساکن آمریکام هرچند…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه احساساتِ ابراز نشده هرگز نمی میرند، آن ها زنده دفن می شوند و بعدا بـه صورت های زشتتری بیرون میزنند… «زیگموند فروید» +باباته! بدو محسن در حال که بسته شد فهمیدم امروز بابا کارش زودتر از همیشه تموم شده و واسه منی که…
این داستان تقدیم به شما اسمم آرین است 21 ساله تهران برادرم آرش 30 ساله و خواهرم آرزو 37 ساله که ارزو تو 17 سالگی ازدواج کرده رامسر زندگی می کنند آرش نزدیک دوساله با دختری که همسن من بود بنام پردیس ازدواج کرده که از اول زندگیشون هر از گاه دعوا داشتند و چندین…
داستان سکسی تقدیم به شما من اسمم علیرضا18سالمه. ی خاله دارم ک اسمش لیلا خاله لیلا 32سالشه ی بچه 2ساله هم داره.من همیشه دوس داشتم خاله لیلا لخت ببینم از این فکرا هم نمیکنم ک بخوام بکنمش چند باری رفتم سراغ گوشیش داخل تلگرامش هم رفتم چند تا پسر بودن ک باهاش لاس میزدن عکس…
این داستان تقدیم به شما یه دوست دارم که از خودم بزرگ تره و سوپر مارکت داره رفتم مغازش باهم تعریف میکردیم گفت ظهر بیا بریم باغ نهار بخوریم و مشروب من هم از خدام بود قبول کردم وقتی رفتم باغ در باز گذاشته بود رفتم تو گفت در وبسایت گفتم اره نشستیم کناره هم…
داستان سکسی تقدیم به شما تو !!! تو کی هستی ؟! کجا رو دید می زنی ابله ؟! اینجا چیکار داری ؟! چرا اومدی ؟! دنبال چی هستی؟! چرا ترسیدی ؟!! -من نترسیدم ! -تو ترسیدی ! از نگاهت مشخصه !! -نه نترسیدم ! -سیگارتو خاموش کن , مگه نمی دونی من آسم دارم احمق…
این داستان تقدیم به شما خودمو معرفی کنم علیم 24 سالمه مجردم کسی واس رل بزنه کامنت بزاره خخخخخ هیکل خوبی دارم بوکس کار میکنم کیرم ۳۷ سانته قدم ۲۱۰ وزنم پنجاه کیلو موهامم فرق وسط باز میکنم مدل مایکل اسکوفیلد خیلی باحالم حالا ولش بریم سر داستان من زیاد جالب نیستم میدونین یعنی خیلی…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه (( می خونم، آخ که دیگه فرنگیس، عشقه تو داغونم کرد. به کی بگم که چشمات، تو غصه زندونم کرد. )) به شخصه باید بگم کاش عمر این نوچه خواننده ها به لطف خدا ایشالا کم تر بشه، و به عمر خوانند های…
این داستان تقدیم به شما در بزرگم حاج ملک از افراد پر نفوذ و پول دار شهر بود پدرم(رضا) که تک پسرش بود رو فرستاد فرانسه واسه تحصیلات عالیه پدرم تو رشته معماری مدرکش و گرفت و برگشت کم کم پای جایی پا حاج ملک گذاشت و ادم پرنفوذی شد با دختر یکی از سیاسیون…
داستان سکسی تقدیم به شما روز خانجمن سکسی کیر تو کس بود و اکثر اهالی محل رفته بودن تعطیلات عید و منم از بیکاری پشت صندوق مغازه نشسته بودم ، سرم روبه دستم تکیه دادم و به درخت اقاقیای دم در خیره شدم، سرزندگی برگهای درخت و رقص برگهای تازه جونه زده اقاقیا زیر نور…