داستان سکسی تقدیم به شما از نوجوانی تا الان تنهایی زندگی میکردم یعنی شرایط خانوادم و خودم جوری بود که مجبور بودیم همزمان هم به کارای شهرستان و باغ و زمین ها برسیم هم من و داداشم تو شهر به درس و زندگیمون برسیم سال ۹۸ بود و من قرار بود کنکور بدم واس همین…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه میلاد هستم 37 ساله از ابر شهر ایران تهران بزرگ جاده خاوران به لطف خانمهای فامیل و دوستان مجردم … اندامی ورزشکاری نه به آن پیچیدگی عضلات که با داروها درست می کنند رنگ پوستم سبزه روشن است مثل مامانم قدم 185 وزنم 82 رنگ چشام تیله…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه اون روز باشگاه نرفتیم و با سارا تا شب چرخیدیم ، رفتیم خرید و شام خوردیم ، خیلی گفتیم و خندیدیم ، دنیا واسم قشنگتر شده بود ، مزه غذا ها خوشمزه تر بود و لباسهای تو پاساژ خوش رنگتر از همیشه بودن…
این داستان تقدیم به شما سلام من ترانه هستم و این دومین داستان سکسمه که میخوام بگم… دفعه اول سکس که به زور گاییده شده بودم و از اون به بعد من سکس نداشتم تا دو یا سه سال که از دانشگاه هم فارغ تحصیل شدم و رفتم سر کار و شغلم طراحی داخلی هست…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام خدمت تمامی دوستان عزیز انجمن کیر تو کس با عرض پوزش لازم نمیدونم اسم مستعار از خودم یا طرف مقابل سکسم رو براتون بنویسم،چرا که اصل داستانه که اتفاق افتاده متاسفانه، که نباید اتفاق میافتاد. من از یکی از شهرهای یکی از استانهای شمال غربی کشور پهناور ایران هستم…
این داستان تقدیم به شما سلام سجاد هستم 23 ساله از قم پدرم غلام مادرم سهیلا و اصالتا ترک زبان هستند خونه هنوزم ترکی حرف می زنند از سال 60 در قم ساکنند ما سه برادر و سه خواهریم همه با اختلاف سنی 2 تا 4 سال از هم من ته تغاری هستم به ترتیب…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام این داستانی که میخوام بگم سکس با محارم نیست. شاید خیلی ها بگن داستان الکیه ولی باید بگم که این داستان نیست یک خاطرست که واقعا پیش اومده واسم منم تازه این سایت رو دیدم و دوس داشتم الان خاطره منو بقیه هم بخونند من معین هستم الان 22…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه اونهایی که نقد را به نسیه طمع نمی کنند در ابتدا باید قبلا شرح می دادم که ازدواج خسرو سومین ازدواجش است قبلا دو بار ازدواج کرده اولی بعلت بچه دار نشدن خانمش جدا شدند مامانش (خالم) بزور خودش طلاقشو داد دومین ازدواج ناموفقش با سمیرا دختر…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام من مریم هستم ۲۹ ساله از اول ازدواجم با شوهرم مشکلات زیادی داشتیم دو تا آدم از دو قشر مختلف میخواستن با هم زندگی کنند با وجود یه بچه نتونستیم همدیگر و درک کنیم و ناچار بخاطر بچم همدیگر و تحمل میکردیم بلعکس من خواهرم لیلابا شوهرش خیلی خوب…
این داستان تقدیم به شما طبق معمول هر روز ساعت ۴ صبح بیدار شدم. برنامه هر روزمه ؛ حمام و اصلاح چپه تراش ؛ عطر و اودکلن؛ لباسهای اتو کشیده و کفشهای واکس زده… آماده شدم و صبحانه خوردم و مثل همیشه راس ساعت ۵:۳۰ سرویس سواری شرکت اومد و نشستم حرکت کردیم سمت کارخونه.…
داستان سکسی تقدیم به شما سکس دانشجویی اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
این داستان تقدیم به شما سلام. من سمانه ام ۲۳ سالمه یه دختر سفید پوست مو مشکی قدم ۱۵۵ وزنم هم ۵۷ کیلو تو ۱۸ سالگی با علی ازدواج کردم البته الان جدا شدیم ۱ سال از ازدواج ما گذشت من دختر هاتی بودم اما اون مشکل زود انزالی و مشکلات دیگه داشت به طوری…