این داستان تقدیم به شما سلام به همه بچه های شهوتی سلوا هستم 27 ساله من توی سکس خیلی هاتم و تقریبا میتونم بگم هیچ هوسی رو دل شوهرم نمونده، همه جوره منو کرده و میکنه. تو هر پوزیشن و از کس و کون. چند باری بعد از ازدواجمون با زنهای دیگه خوابیده، خودش اومده…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان اسم من آرمين اين خاطره مال 18 سالگيمه من تو دبيرستان يه دوست خيلي صميمي داشتم اسمش احمد بود از لحاظ درسي وضمون شبيه هم بود واسه همين باهام معلم خصوصي ميگرفتيم احمد يه خواهر داشت كه 20 سالش بود ميدونستم من قيافم بد نبود اما خوبم نبود…
این داستان تقدیم به شما همه چی جلو چشمامه انگار همین دیروز بود ۱۹ سال پیش پدرم ماشینش چپ شد و فوت شد من ۱۰ سال بود بعد منم ۲ تا بچه کوچیکتر بود از پدر یه خونه با چند تا مغازه برامون موند بعد مراسم همه رفتن پی کار رو زندگی شون ماموندیم و…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه قسمت دوم: در اتاق که بسته شد سمانه رو چسبوندم به دیوار. جوری لبای همو میخوردیم که یکی ما رو تو اون حال میدید قطعا میگفت: با نون بخورید سیر شید. دو سه بار همدیگه رو چسبوندیم به دیوار و کمد تا اینکه…
این داستان تقدیم به شما سلام من پری هستم.از تبریز 22 سالمه سینه هام 75 کونم معمولی ولی خیلی نرم و یه کوس تپل و خوردنی حشری و عاشق کیر… اسم پسرعمم علی 24 ساله با یه کیر 17 سانتی که خیلی هم کلفته و همینطور سفید… من و علی از وقتی 13 سالم…
داستان سکسی تقدیم به شما – یادم نمیاد نازنین روشو برگردوند سمت من یا من شونه ها شو گرفتم و روشو سمت خودم کردم .. کاش توی چشاش بیشتر نگاه می کردم .. کاش حس قشنگو بیشتر نشونش می دادم .. کاش راز نگاهشو بیشتر می خوندم .. قبل از این که برم سراغ لباش…
این داستان تقدیم به شما خواستگاری خاله بود. من و خاله نگین اختلاف سنی کمی داشتیم و بیش حد از نزدیک بودیم. نمیدونم شاید بخاطر این بود که خیلی سختی کشیده بود ، همه آرزو داشتیم خوشبختیشو ببینم بعد از فوت مامان بزرگ تنها فکرمون خاله نگین بود مامان بزرگ سه سال پیش بخاطر ی…
داستان سکسی تقدیم به شما توضیح ضروری… داستان پیش روی شما در دو الی سه قسمت تنظیم شده که قسمت اول فاقد صحنه سکسی ميباشد!! در ضمن تا پایان ماجرا از قضاوت کردن افراد داستان و نویسنده پرهیز کنید و مطمئن باشید نویسنده قصد ندارد هیچ فرهنگ و عقیده و افکار و تربیتی را زیر…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان سعید هستم ماجرای داستان سکس خودم و زن پسر داییم از اونجا شروع شد که پسر داییم که نظامیه ی مغازه بوتیک زد و از اونجاییکه من تو این کار سر رشته دارم خانمش بهم پیام میداد و مشاوره میگرفت کم کم احساس کردم کونش میخاره و همین…
داستان سکسی تقدیم به شما زمستان سردی بود به تیر چوبی مدرسه قدیمی عشایری تکیه زده بودم، زنگ خورد بچه ها تعطیل شدن، دانش آموزان راهنمایی دختر با یه نگاه خاصی میدیدنم، از این نگاه ها بدم میومد و رنجم میداد منم سال اول تدریسم بود بچه بودم ۲۰ سالم بود و حتی یکی از…
این داستان تقدیم به شما داستان کاملا واقعی من مریم ک بدطور کونی شدم!! دوستان سلام.این داستان واقعی کونی شدن منه.من مریم هستم ۳۰ساله متاهل هستم و یه پسر دارم الان دوساله.داستان کون دادن من برمیگرده به موقعی که مدرسه میرفتم و ۱۵سالم بود.من سه تا داداش دارم که اولی از خودم دوسال بزرگتره و…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام اسمم ارشیا 22 سالمه قدم 176 هیكلم معمولیه اصول نویسندگی رو بلد نیستم و خودمونی تعریف میكنم یه دختر دایی دارم به اسم درسا دو سال از خودم بزرگ تره و تازه دانشگاه ش تمام شد ، همیشه تو كفش بودم من علاقه ی شدید به دخترای ریز اندام…