این داستان تقدیم به شما سلام احمد هستم 37 ساله از تهران تیپم کشیده با دماغی نسبتا بزرگ ولی به ترکیب صورتم میاد با دست و پاهای نسبتا بزرگ و کشیده با انگشت و ناخن های بسیار مرتب و زیبا قدم 191 است با رنگ پوست سبزه بر عکس دو برادر و تنها خواهرم که…
داستان سکسی تقدیم به شما لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه… سلام من نازی م. تو داستان قبلی مشخصات خودمو گفتم. فرزاد شوهرم وقتی آرام دخترمون سه ساله شد دربه در دنبال این بود ک بچه بعدیو هم بیارم منم می گفتم نه و مخالفت میکردم ولی اقا تصمیم خودشو گرفته بود. یه هفته…
این داستان تقدیم به شما سلام من طاهر هستم میخوام سکس با دختر خالم رو براتون بگم ما توفامیل مامانم پسر نداریم فقط من هستم و بقیه خاله هام دختر دارند وقتی که ما میرفتیم خونه خاله بزرگم شب موقع خواب دعواها بین دختر خاله هام شروع میشد که امشب کی با من بخوابه(البته اون…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام . علیرضا هستم و 31 سالمه و متاهل .اونایی که تو سایت انجمن کیر تو کس هستن خاطره منو با خاله نسرین خوندن و الان میخوام خاطره خودمو با لیدا تعریف کنم . همسره من یه دختر عمه داره که اسمش لیداست و حدود 40 سال داره و مجرده…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان من ماهان هستم. ابتدا من یکم از فانتزیهام و شرایط خانوادم توضیح میدم که متوجه بشید چرا این اتفاق رو به اشتراک میذارم. من از بچگی به پا علاقه خاصی داشتم و بعدها که چشم و گوشم باز شد فهمیدم فوت فتیش دارم. توی سریالها و یا فیلمهای…
داستان سکسی تقدیم به شما – چند وقت بود مشكل داشتم ( مریضی های زنونه ) خیلی اذیت میشدم چند دفعه دكتر رفتم و كلی دارو مصرف كردم اما هیچ فایده ای نداشت بهترین دكترها به من معرفی میشد و منم بهترین ویزیت و پول دارو رو میدادم اما دریغ از یك ذره نتیجه تا…
این داستان تقدیم به شما بیغیرت شدن یه مشکله که ممکنه هرکسی نسبت به ناموسش بسته به عوامل مختلف این حس رو پیدا کنه ولی خوب بهتر از غیرته که یه مریضیه روانیه چند ساله که منم روی مامانم بیغیرت شدم دست خودم نیست اونایی که این حس رو دارن میفهمن من چی میگم،من الان…
داستان سکسی تقدیم به شما این داستان در راستای یک بردگی چتی من برای یک زوج مشهدی رخ داده که من به صورت واقعی بیان ش می کنم؛ ضمن اینکه قراره به زودی برم خونشونچند وقتی بود با احمد چت می کردم و قرار بود برده ی اون و هسمرش بشم، اولش قبول نمیکرد و…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان من رامین ۲۰ سالمه ساکن مشهدم و بدن خوشکلی دارم پوست گندمی و بشدت نرم و بی مو تعریف الکی نکنم فرم پاهام بخصوص کونم خوبه و میتونه هر کیریو شق کنه داستان برمیگرده به ۱سال پیش همسایه طبقه بالامون آقا رحمان بود،تقریبا ۴۵ سال سن داره مرد…
داستان سکسی تقدیم به شما – تو خونه هر چی که داشته بودیم فروخته بودم تا خرج این مواد لعنتی کنم . مواد مگه چی بود ;/;یه تریاک خشک و خالی ولی از بس می کشیدم و افراط می کردم شده بودم عین سیاه سوخته ها و یه روز نمی تونستم بدون تریاک باشم .…
این داستان تقدیم به شما سلام من پارسا هستم. ۱۸ سالمه و همراه مامانم و خواهرم پریسا زندگی میکنم. دو سه سالی هست که بابام فوت کرده و کل خانواده در یک غم بزرگ غرق شدن.بابام رئیس کارخانه مواد غذایی بود و روزی موقع برگشت از سر کار با یه کامیون تصادف کرد و ما…
داستان سکسی تقدیم به شما اون روز صبح وقتی از خواب بیدار شدیم دیدم هنوز اثر دارو وجود داره حتی بعد پنج بار سکسی که با ندا داشتم آخه اصرار یه بار دیگه باهاش سکس داشته باشم اما من فقط با مالیدن سینه و خوردن کسش ارضاش کردم و کل مسیر تهران به تبریز دستم…