داستان سکسی تقدیم به شما – داشتم دیوونه می شدم . اصلا فکرشو نمی کردم بهم خیانت کنه . خیلی دوستش داشتم . می خواستیم با هم عروسی کنیم . من اسمم بابکه . بچه ناف تهرونم . خونه مون طرفای ناصر خسروست . شغلمم فروش وسایل صوتی تصویری تو یکی از مغازه های توپخونه…
این داستان تقدیم به شما سلام به دوستان. این خاطره که الان مینویسم مال دو سال پیشه و خیلی خاطره خوبی واسم شده.ماجرا مال زمانیه که دانشگاه قبول شدمو خوابگاهم جانداشت و مجبور شدم دنبال خونه بگردم.شهری که دانشگاه قبول شدم سه چهارساعتی با شهرخودمون فاصله داشت و نمیتونستم هرروز برم وبرگردم.خلاصه تنهایی گشتم…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام اسممن نیما هستش.ی پسر۳۵ساله…داستانی ک میخام براتون تعریف کنم مال ۵یا۶سال پیشه.تازه اومده بودم انجمن کیر تو کس مشخصاتمم ی پسر معمولی با ی بدن سفید و کون زنونه و تپل…اما فیس کاملا مردونه طوری ک هیجکس باور نمیکنه زیر این فیس مردونه چ کونی هست…جوری ک ب هرکی…
این داستان تقدیم به شما سلام زنم خیلی زیباست تو مجلس ختم خواهرم پسندید و بهم معرفی کرد و بعد فهمیدم که عقد یکی بوده عروسی نکرده به طلاق کشیده منو پسندید خلاصه 95/01/01 ازدواج کردیم درست همزمان با جشن نوروز تالار را قبلا رزرو کرده بودیم که خیلی هم نسبت به به روزهای مناسبتدار…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام , قصد دارم کمی از خاطراتم را بنویسم شاید برای برخی درس عبرت بشود و آنهایی که مشکل من را دارند بخصوص جوان ها اگر می توانند خود را عوض کنند . من در حال حاضر سال آخر دانشگاه هستم . از چهارده سالگی که بالغ شدم کم و…
این داستان تقدیم به شما سلام بهمن هستم 28 ساله از بروجرد بعد از کاردانی سربازی رفتم تو آموزشی بودم داداشم زن گرفت و برگشتم خونه تو سربازی مرخصی که اومدم با همه دیده بوسی کردم نوبت فاطی زنداداشم که رسید فکر نمیکردم اونم منو ببوسه با اونم دیده بوسی کردم بوسه هاش بقدری لذتبخش…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام امیر هستم 24 از تهران قبلا سکس زیاد داشتم این داستان هفته پیش واسم اتفاق افتاد گفتم خالی از لطف نیست بنویسم و این اولین باره که من داستان سکسی مینویسم جنبه داشته باشین بخونید و فحش ندین حدود 1 ماهی میشد فکر کنم تو سایت شهواین عضو شدم…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستای گلم اسم من سروشه18سالمه دقیق یکساله پیش بودعضو فیس نما شدم خلاصه یه مدت گذشتو یه روزکه داخل فیس نما کس چرخ میزدم یه پروفایل نظرمو جلب کرد یه دختر به اسم گیتا همشهری من 15ساله تو پروفایلش نوشته بود پیام دوستی ندید.وقتی خصوصیاتشو ازپروفایلش خوندم فهمیدم نیمه…
این داستان تقدیم به شما ما پنج تا خواهریم من اخریشم پانزده سالمه داماد کوچیکمون احمد طلافروشی داره تا منو می دید نمیدونستم چرا تو خلوت منو بغل میکرد میگفت نون زیرکباب کیر سفتش هر بارم یا به شکمم میخورد یا از عقب که بغلم می کرد میدیدم با دستش رد میکنه لای پاهام و…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام من ارین هستم و 27 سالمه و باید بگم که از قومیت ترکمنم. اواخر سال 89 که تازه شش ماه بود ازدواج کرده بودم و از بین تمام موضوعات سایت بحث سکس ضربدری منو خیلی شیفته خودش کرد و بعد از اونهم چند تا کلیپ ضربدری از زوج های…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان شاهرخ هستم 20 سالمه این خاطره که میخوام بگم مربوط به 6 سال قبل هست من یه زن عمو دارم که اسمش حنیفه هست از اندامش بگم قدش کوتاهه شاید 150 سانت باشه الان 32 سالشه سینه هاش واقعا بزرگه سایزشون 80 هست کون گرد و تپل وخوش…
داستان سکسی تقدیم به شما با سلام خدمت تمامی دوستان من اسمم مازیار هستش نه هیکل دارم نه قیافه کیرمم والا تا حالا سانت نکردم داستان ما از اونجایی شروع میشه که یک روز نزری داشتیم مادرم گفت بره خاله ایناتم ببر خالم یک میلان با ما خونشون فاصله داره منم شروع کردم به رفتم…