داستان سکسی تقدیم به شما سلام من مهسا هستم داستانی که میخوام تعریف کنم یکی از رویا پردازی هامه و واقعیت نداره. یکی از چیزایی که منو حشری میکنه رویا پردازی سکس های یهوییه یا موقعیتی که میدونم هیچوقت ممکنه اتفاق نیفته حالا داستان از اینجا شروع میشه که من یه خونه مجردی برای خودم…
این داستان تقدیم به شما آبتین هستم 27 ساله اهل کرج 15 اسفند تهران سر کارم بودم مامان زنداداشم زنگ زد گفت چه ساعتی میری کرج گفتم 4 گفت بی خبر نرو آرتین(داداشم) رفته اهواز فاطی هم میخا بیاد خونتون چند روزی بمونه سارا ( زنم) دعوتش کرده تا فهمیدم فاطی جون میخا بیاد خونمون…
داستان سکسی تقدیم به شما اولين باره كه خدايش وسوسه شدم داستانهامو براتون بنويسم . اگه ايرادي داشت به بزرگيه خودتون ببخشيد . اسمم رسوله الان 26سالمه بچه اليگودرزم اين داستاني كه ميخوام براتون تعريف كنم مال دو سال پيشه . داستانو از اونجايي تعريف مي كنم كه يه روز كه اعصابم بدجور داغون شده…
این داستان تقدیم به شما شوهر عوضی *** سلام به همه من الهام هستم 40ساله از تهران متاهلم و دوتا بچه دارم شوهرم مغازه داره و وضع مالی خوبی داره و بخاطر همین همیشه خانم بازی میکنه و با منم بسیار بد رفتار میکنه و منم بخاطر بچه هام مجبورم تحمل کنم من تو زندگیم…
داستان سکسی تقدیم به شما یه سری از اعضاء هستند که اگر خودشون هم بنویسن، میان زیر نوشته خودشون فحاشی و توهین میکنند!!! یه عده هم دیر باور هستند که حتی خاطرات خودشون رو هم باور ندارند چه برسه به بقیه!! من نوشتم، شما باور کردی بگو خاطره، باور نکردی بگو داستان و قصه… طولانی…
این داستان تقدیم به شما برای خرید عید دو سال پیش رفتم بازار شهرستانی تو خیابان دماوند با کالسکهی خرید می رفتم سمت ماشینم دختری بسیار خوشگل چندتا تراکت تبلیغاتی دستش اومد سمتم یکی گرفتم پرسیدم چیه گفت ماساژور. (اینو محاوره مینویسم گفتم و گفت را حذف میکنم) دستگاه ماساژ میفروشین نه ماساژتون میدیم کی؟…
داستان سکسی تقدیم به شما – اومدم پیش رویا نشستم .. جای خودم .. -خب چه خبر ! -خبرای داغ . اگه بدونی چه خبره ! باورت نمیشه . همه مثل افیونی های بی حال که رفته باشن توی خماری از حال رفتن . دیگه اگه حالا یه فیلم سکسی کیر در کونی هم نشون…
داستان سکسی تقدیم به شما ” میخوام من رو همینجا. جر بدی” . توی روز اول که وارد خونه شدم نمیدونستم اینطوریه. قرار بود مثلا کار کنیم. معتاد. دو نفر. کونیاک ریختیم. گل کشیدیم. بقیه هم بودن. سه روز یا چندروز بعد انگشت سیاهم رو توی سوراخ حلقوی کونش فرو کردم. ” نه از کس…
این داستان تقدیم به شما دیدگاه ادمین: دوستان شهوتناک درود بر شما . همونطور که میدونید سایت شهوتناک علاوه بر درج خاطرات سکسی شما، وظیفه روشنگری جنسی و همچنین پاره کردن بزرگترین زنجیر بردگی تاریخ بشریت یعنی بردگی روانی، محرومیت جنسی و آزار ۲۴ ساعته انسانها زیر پرچم دین و به خصوص دین کثافت و…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان اسم مستعار من اردوان هستش متولد سال 1368 ساکن یکی از شهرهای شمال شرقی ایران هستم این خاطره ای که دارم برای شما تعریف میکنم کاملا واقعی و با اسم های مستعار و مربوط به سال 1381 هستش تا سال 1384 . ما یه فامیل دور داریم که…
این داستان تقدیم به شما خان قلدر و مامان ضعیف و خوشگلم *** تو عروسی در روستایی دور افتاده با مامانم دعوت بودیم ۱۴ساله بودم پذیرایی بمدت هفت روز رسمشون بود مهمانداری کنند منو مامان چند روز قبلش دعوت بودیم پدر دوستم فضلاله خان دوتا زن داشت مرد تیره پوست خوشتیپ قوی و قلدری بود…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان رامین هستم 35 ساله از مشهد دفتر املاک دارم یک روز صبح ساعت 10بود که یک خانم چادری خوشکل اومد سلام کرد گفت ببخشید اقا خونه برا اجاره میخام من هم دو سه مورد که به پولش بخوره بهش گفتم گفت میشه دید گفتم چرا که نه بهش…