این داستان تقدیم به شما سلام امیر هستم. داستانی که میخوام بگم برای خیلی وقت پیشه (سال ۷۹) داستان رابطم با خواهرم که باهم دوقلوییم ما یه خانواده ۶ نفره تو شهرستان بودیم که داداش بزرگم چندین سال بود ازدواج کرده بود و خواهر بزرگمم دو سال بود ازدواج کرده بود و من و خواهرم…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام من الان بیست و نه سالمه داستان برمیگرده به تقریبا چهارده سالگیم.من یه پسر سفید با کون بزرگ که از بچگی همه توو کفم بودن البته چن نفر هم موفق شدن بکنن منو اما همیشه لاپایی.من با سه تا خواهر از خودم بزرگتر و مادرم توو شهرستان زندگی میکنیم…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان خاطره ای که میخام براتون بگم تو تیر ماه 402 اتفاق افتاده…یک روز گرم تابستانی که برای یک کار به شهر همجوار میرفتم و تو خروجی شهر کنار جاده 2 تا زن و یک بچه تو گرما منتظر ماشین بودن که برا من دست بلند کردن که سوار…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام.امیدوارم خوشتون بیاد. من یه پسر کاملا معمولیم و نه قدم 2 متره نه چشام آبیه. خیلی معمولی و متوسط. تازه نامزد کرده بودم و برای ازدواج قرار شد یه خونه مناسب پیدا کنم و بعد از کلی گشتن یه خونه پیدا کردم طبقه پنجم و کنارمون هم یک واحد…
این داستان تقدیم به شما سلام من یه مامان بزرگ جنده دارم که فوق حشریه و اندام خوبی داره ۶۵ کیلو کون درشت ممه های هشتاد و پنج که افتاده ولی خیلی خوبه مامان بزرگم مدیر دبیرستان دخترونه بوده بازنشسته هستش خالم اینا کانادا هستن بابابزرگ کچلم هم که بیق بیق عشقش فقط اینه که…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام به همه ی دوستان قبل از هر چیز می خوام بگم که این خاطره کاملا واقعی هست.اسمم سایه است و 21 سالمه. 4 ماهی می شد با سهیل دوست شده بودم از همون اول دوستی باهاش شرط کردم که سکس نداشته باشیم بهش گفتم تو که پارتی می ری…
این داستان تقدیم به شما سلام من اولین بار هست که دارم داستان سکسی مینویسم اسم من ساسان هستش داستان من برمیگرده به ۸ سال پیش… من یه دوست دختر فاب داشتم به اسم نازنین که جدا شده بود و برای خودش کار و زندگی میکرد چند سالی باهم بودیم و حسابی بهم وابسته…
داستان سکسی تقدیم به شما – دلم می خواست زمین دهن باز کنه و منو ببلعه . باورم نمی شد که در اتاق باز شه و زنم سیمین منو در حالتی ببینه که در حال سکس با دوست مطلقه اش رامش هستم . سیمین و رامش از دوستان قدیم هم بودن .. رامش مدتی…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه . اسم من احسان هست 25 سالمه قدم 1.86 و وزنم 74 هست با چشمای مشکی موهای کوتاه این داستانی که من واستون میخوام بگم هم در مورد پگینگ سکس هست. اما داستان پگینگ چیه و اصلا چرا من به پگینگ علاقه دارم باید بریم به خیلی…
داستان سکسی تقدیم به شما لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه… زمان حال: وارد شدن ما به حیات خونه بابا بزرگم همزمان شد با اومدن خانواده داماد که خانواده عموم هم اومدن استقبال…عموم اول با بابام احوالپرسی کرد با من دست داد و با خنده گفت به به بالاخره شازده پسر داداش ما هم…
این داستان تقدیم به شما من روانشناسم و 35 سالمه و ظاهرم معمولیه یه بیمار داشتم شوهرش بخاطر زشت بودنش (البته به نظر شوهرش زشت بوده) رفته بوده یه زن دیگه گرفته بوده و اینو طلاق داده بود، اینم باورش شده بود زشته و افسردگی گرفته بود و با معرفی یکی از دوستان مشترک اومده…
داستان سکسی تقدیم به شما از ازدواج ما 3 سال میگذره من ساشا 28 و مهسا 23 سالشه، هر دوی ما خیلی زیاد حشری هستیم و کارهایی میکنیم که شاید آدم های معمولی موقع سکس انجام نمیدن، بعد یک اتفاقی اولین سکس ضربدری ما انجام شده بود و تقریبا 6 ماه گذشت که دوباره دلمون…