داستان سکسی تقدیم به شما – وقتی از هلی کوپتر پیاده شدیم احساس سر مای خاصی می کردم . اینجا دیگه کجا بود . منو یاد قبرستونهای خودمون در وسط هفته مینداخت . حداقل اون قبرستونها چند تا مرده شور و مرده رو داشت ولی اینجا رو نمی دونستم باید به چی دل خوش باشم…
این داستان تقدیم به شما سلام . مهستی هستم. دانشجو بیست و دو ساله و حقوق میخونم. اولین باره که تصمیم گرفتم خاطرات سکسی خودم رو که پر از هیجان و لذت و خطر بوده رو با شما عزیزان به اشتراک بزارم. چند سالی هستش که گروهی کوهنوردی میرم و خیلی تجربه شیرین و بعضی…
داستان سکسی تقدیم به شما همیشه دور و بر پاییز که میشه احساست اغلب آدما میزنه بالا…شاید تا حدی که از چشماشون سرازیر بشه…و شاید هم نه… البته اگه خوش شانس باشی… دور و برای پاییز بود …سه چهار ماهی بود که از رفتن ندا میگذشت…زنی که مال من نبود و به نام ما به…
این داستان تقدیم به شما سلام من مهدی ۴۰ ساله و همسرم الن (اسمش “النا”س ولی صداش میکنیم الن) ۳۰ سالشه با اندامی زیبا و تو دل برو. یه دوست قدیمی داشتم که تنها بود پدر مادرش فوت کرده بودن و خواهر و برادری نداشت.یه روز زنگ زد و گفت ور شکست شده و زنش…
داستان سکسی تقدیم به شما با سلام .این داستان واقعیه. مدت ۲ ساله که ازدواج کردیم …زنم ۲۵ سالشه و اندامه ورزشکاری داره. همیشه وقتی تو خیابون میریم چشمای مردمو میبینم چطور دارن در میان. بیشتر اوقات حین سکس فیلم میزاریم که بیشتر حال بده. منم قبل از سکس اسپری میزنم تا بیشتر طول بکشه…
این داستان تقدیم به شما با سلام خدمت دوستان خاطره ای رو که میخوام براتون بگم عید پارسال اتفاق افتاده… من امید ۲۶ ساله اهل یکی از شهرهای غربی کشور حدود دوساله با زنم رویا ۲۱ سالشه ازدواج کردم و خیلی هم دوسش دارم و رویا پدرش رو چند سال پیش از دست داده و…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام من نفس ۲۱سالمه جریان از اونجایی شروع شد که من یک ماه بود با کسی که ۴ماه باهاش دوست بودمو بهش علاقه داشتم تموم کرده بودم توی این یک ماه حالم خیلی بد بود همش گریه و ناراحتی و پیامهای پی در پی برای برگشتنش ولی فایده نداشت و…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه غروب بود، خسته از کلاس برگشتم هتل، خودمو انداختم روی تخت و با بیحالی گوشیمو چک کردم، سه تماس بی پاسخ و همه از یک شماره، شماره مو دیشب توی پارک بهش داده بودم. اولین قرارمون توی پارک ملت بود؛ پسر واقعا جذابی…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان امیدوارم خاطره های من و مریم براتون جالب باشه و بتونم بهتون یاد بدم چجوری با رفیق همسرتون رل بزنید و باهاش یاشید حتی بعد اینکه ازدواج کرد.اسم من محمده ۲۵ سالمه و خیلی حشری و شر هستم.چند ماهی از ازدواجم نمی گذشت که خانمم گفت رفیقم و…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام خدمت حشری های خودم کیرتون تو کونمو کونیم و زنپوش ۲۴ سالمه و شش ساله کونیم ،بیمو،گوشتی،نرم ،زنپوش،خلاصه یه جنده واقعی کونیم بزرگه و البته بعلت سکس زیاد گشاد ،جرم دادن میخوام خاطره کون دادنم برای چهار نفر رو بگم تو کافه نشسته بودم داشتم چت میکردم با مشتریام…
این داستان تقدیم به شما سلام. اسم من حمید و ۳۵ سالمه و متاهلم ..داستان سکس خودمو زن برادر زنمو میخواستم براتون تعریف کنم..اسمش مهری است و حدود ۳۰ سالشه. خیلی سفید و سکسیه .البته بگم سینه های بزرگی نداره معمولیه ولی چون خیلی سفیده همیشه فکر میکردم کسش باید صورتی باشه…رابطه مون با هم…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه از خونه که زدم بیرون بعد از واقعی ترین سکس اونم نزدیکترین آدم های زندگیم یعنی مامان و بابام که دیدم و شنیدم و ارضا شدنم باعث شده بود تو ی عالم دیگه سیر کنم ی حس خجالت از دیدن سکس مامان و…