داستان سکسی تقدیم به شما تغییر ناپذیر (۲ و پایانی) اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
این داستان تقدیم به شما سلام ب همه دوستان. من امیر ۲۳سالمه با۷۳ کیلو وزن اهل یکی از شهرستان های شمال شرقی کشورم بهش میگن اسفراین خراسان شمالی .این ماجرا واسه تابستون سال ۹۳ خونه ما طوریه ک از در ورود ک میای تو ۲تا در داره ک یکیش خودمون میشینیم اون یکیو دادیم مستاجر…
داستان سکسی تقدیم به شما مهسا و مسعود (۱) اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
این داستان تقدیم به شما سلام اسم من حامده ۲۵ سالمه و دانشجو… *** داستان بر میگرده به چند ماه پیش..زندایی من حدود ۳۰ سال سن داره سینه های سایز ۷۵ و هیکل عالی که اضافه وزن هیچی نداره برا شهوتی کردن من کافی بود و ۴ سال میشه عروسی کرده با داییم داییم یه…
داستان سکسی تقدیم به شما انگشت شدن مامان تو بازار اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
این داستان تقدیم به شما قبلا دوست بوديم.حدود 4 سال. بعد از اين كه زن گرفتم با همه كات كردم. چند مدتي با هيچ كس نبودم.يك روز غروب زنگ زد و گفت بيا ببينمت.ميخواستم نرم اما نميدونم چي شد كه نتونستم نرم.رفتم .توي يك پارك ملاقات كرديم.شوهر كرده بود .خب خوشحال شدم و كلي حرف…
داستان سکسی تقدیم به شما اون شب سرد زمستون اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
داستان سکسی تقدیم به شما وقتی خواهرم قهر کرد اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
این داستان تقدیم به شما با سلام من آرمین 25 سالمه و یه دوست دارم به اسم احمد که یه دوسالی ازم کوچیکتره و بخاطر شرایط کاریمون باهم صمیمی هستیم… احمد نامزد بود و نزدیکای عرویش که ازم خواست ساقدوشش شم منم چون کس بهتری از من تو فامیلشون نبود قبول کردم و همین شد…
داستان سکسی تقدیم به شما خونه تکونی با خاله (۱) اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
این داستان تقدیم به شما سلام اسم من امیره… *** 15 سالم بود،با دوستام از راه مدرسه میومدم خونه،با یه سری از دوستام تا یه جایی اومدم با اونا خداحافظی کردم و منتظر موندم تا بقیه دوستام که عقب موندن بهم برسن. وایساده بودم که دیدم یه مرده ازم پرسید ساعت چنده؟منم گفتم 6…
داستان سکسی تقدیم به شما سکس با زن دایی چادری و خوشگلم اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره