داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان اسم من هادی 16 سالمه قدم 170 وزنم 50 از همین اول بگم که من اصلا اهل درغ نیستم.خوب بریم سر اصل مطلب دوستان خاطره ای که میخام براتون بگم برمیگرده ب تابستون که ما یک همسایه داریم سه تا دختر داره من با این دختر کوچیکش ک…
این داستان تقدیم به شما خیلی وقت بود شهلا رو تو خیابون میدیدمش. همیشه اتفاقی و تصادفی جلوم سبز می شد. با اینکه سنش از من خیلی بالاتر بود، ولی چهرۀ خیلی سکسی و جذابی داشت. شاید مردای دیگه اونو شبیه یه زن معمولی میدیدن: بدون آرایش و بدون لباسای چسبان؛ ولی من که به…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه با کسرا چشم تو چشم شدم. نمیدونستم واقعا نسبت به خواهرش تو این شرایط بیتفاوت شده یا داره نقش بازی میکنه. همونطور که به من زل زده بود، لباسهاش رو درآورد و لُخت شد. به غیر از من و نورا که حوله دورمون…
این داستان تقدیم به شما لذتی که هرگز تکرار نشد… سال ۹۴ در یکی از روستاهای توابع اشکورات شمال سمت مرزی استان قزوین تو خونهی ویلایی دو طبقه که طبقه پایین چندین اتاق و انباری و غیره داره همه طبقه بالا زندگی میکنیم حیاط حدود بیش از ۱۰۰۰ متر در ورودی از کوچه عریض ۱۶…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام داستان شامل مسائل همجنسگرایان می باشد. خب این داستان من بر می گرده به ساله 89 که من داخل ی هنرستان فنی حرفه ای درس می خوندم و شاید یکی از عواملی بود باعث شد این گرایش را پیدا کنم از خودم بگم که سال دوم هنرستان ی پسر…
داستان سکسی تقدیم به شما از بچگی یه وقت هایی دوست داشتم با کیر ور برم و به هر بهانه ای به کیر دوست هام دست میزدم تا این که 6 ماه پبش تو اینستا با یه پیچ گی برخوردم . فیل ام یاد هندوستان کرد و گفتم یه کم کرم بریزم ببینم چه خبره…
این داستان تقدیم به شما من عمید هستم کونی متاهل بیغیرتم زنمم میدونه ولی به روم نمیاره واسه عید پارسال رفتیم ایران اصفهان اول رفتیم خونه مادر زنم بعد رسیدن زنم رفت حموم بعد زهرا خواهر زن 20 سالمو صدا زد کارش داشت دیگه اونم دوش گرفت بعد یه ساعت اومدند بیرون بعد من رفتم…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان عزیز سایت انجمن کیر تو کس ما ایرونیها ، چندتا چیز داریم که تو دنیا تکه ! واقعن باید بهش افتخار کنیم … مثلا شعر فارسی ، جک های فارسی و … اما به عنوانه کسی که ۵ تا زبان دنیا رو بلده باید بگم که داستان های…
این داستان تقدیم به شما اسمم سکینه است ۳۶ ساله که چند سالیست اسممو برادر شوهرم عوض کرد پدرمو نمی بخشم که اسم ایرانی برام نگذاشت؟! بچه بودم مقنعه سرم بود پشت سر مامان و بابام ادای نماز خواندن را در میاوردم تا یادم دادند از شش سالگی روزه کلهگنجشکی بگیرم تو نه سالگی که…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام، این داستان کاملا واقعی هست و برای پارسال هست و هیج اصراری به این نیست که باور کنید یا نه… اسم من متینه ، ۱۶ سالمه و قد ۱۷۸ ، و خوش چهره هستم خواب برین سر داستان ، پارسال بود که مادربزرگم توی ایام محرم حلیم گذاشته بود…
این داستان تقدیم به شما گاییدن زن خوشگل یک آخوند عمامه سیاه… اوایل پاییز امسال آخوندی همسایه دیوار به دیوارمون شد خونه هایی که ما زندگی میکنیم گاز کشی نشده ویلایی دوقلو هستن آخوند قلوی سمت شمالی را تازه خریده ما سمت جنوبی بودیم دیواری دو جداره بین این دو ویلا هست و محوطه مان…
داستان سکسی تقدیم به شما اون حتی روحشم خبر نداشت ولی من خیلی وقت بود عاشقش بودم؛ تقریبا 9 ماه! این که تو 21 سالگی عاشق شده بودم عجیب نبود اما اینکه چطور و از چه طریق چرا! همه چیز بر میگشت به پستی که توی اینستاگرام به چشمم خورد. وقتی اولین بار صورتش رو…