داستان سکسی تقدیم به شما سلام اسم من “سیندل” هست و این اولین باریه که چیزی اینجا مینویسم. نظراتون رو بگید. شنا کردن و سکوت زیر آب خیلی زیاد باعث خالی شدن ذهنم از استرس و فکر میشه. ولی خب دروغ نگم تو استخر کلی زن جوون خوش هیکل و سکسی با کمترین میزان لباس…
این داستان تقدیم به شما من امیرعلی هستم شوهر زینب. یکسال از عقد من و زینب گذشته بود. زینب دخترخاله من هست که با اصرار مادر و پدرم در سن بیست و پنج سالگیم باهاش ازدواج کردم. زینب یک دختر بیست ساله خیلی ناز و خوشگلی بود که بخاطر مذهبی بودن خانواده هامون کمتر همو…
داستان سکسی تقدیم به شما این داستان مربوط به 10سال قبل میشه .کاملا واقعی و برای اثبات اینه که زنها کاری را بخواهند بکنند با سیاست انجام میدن. پس حواس آقایون باشه. یکماه از ازدواج من و مژگان میگذشت و تو این مدت به بهانه های مختلف نمیگذاشت پردشو بزنم. بهانه اش هم کلفتی کیر…
داستان سکسی تقدیم به شما – کیر من تا حدودی شق شده بود . -جمال جون برو کنار من می خوام صحنه هیجان انگیز ورود کیر عمو جونو ببینم که چه جوری کون پدرت رو ردبفش می کنه .. جبار : دوست دارم پاره پاره ام کنی .. جلال : اتفاقا اگه پاره نشی بهتره…
این داستان تقدیم به شما امیر رضا هستم.این اتفاق برای حدود 20 سال پیشه من حدود 15 سال داشتم فرامرز هم که پسر دایی م بود 18 سال.پسر سفیدی بودم با قد متوسط موهای مشکی لخت و چشمهای درشت و البته کون درشت تری که به مادرم رفته بود. اما فرامرز قدبلند و هیکل درشت بود…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان اسم من ساقی و 19 سالمه داستان و خاطرات من فکر کنم متفاوت باشه امیدوارم دنیال کنید. همانطور که گفتم اسمم ساقیه و در خانواده ی 4 نفره زندگی میکنم 1 برتدر بزرگ تر دارم که 26 سالشه و پدر و مادرم هم بیشتر در مسافرت به سر…
این داستان تقدیم به شما سلام من عرشیا هستم الان ۱۸ سالمه و این داستان برای سال پیشه یعنی وقتی ۱۷ سالم بود. من از سن ۱۳ سالگی توسط بچه های مدرسه و دوستام که باهاشون اکثرا بازی میکردم تو کوچه و اینا دسمالی میشدم و خودمم خیلی خوشم میومد تا حدی شده بود که…
داستان سکسی تقدیم به شما – منوچهر سرم رو رها كرد و كير شو گرفت دستش و يه خورده بهش ور رفت و وقتي كه تونست ادرارش رو بياره ; سر كيرشو گرفت سمت شكم و كسم مشغول شاشيدن شد و با خنده گفت : بچرخ ; مي خوام كمي هم رو كونت بشاشم. چرخي…
این داستان تقدیم به شما اسم من کیمیا هست چون کون خیلی گندهای دارم بچهها تو مدرسه کیم (کارداشیان) صدام میکنن الان 18 سالمه قد من 170 وزنم 77 سایزم 70 سفید برفی هستم و پر جنب و جوش برادرم اسمش سیامک هست 28 سالشه قدش 178 وزنش 85 باشگاه کشتی میره هیکل و بدن…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام من آریانا هستم ۱۷سالمه و تهران زندگی میکنم نمیخام حاشیه برم و مقدمرو زیاد کنم پس میرم سراغ اصل مطلب من پسرم اما به هم جنس خودم حس دارم نه فقط از لحاظ جنسی از همه لحاظ. میدونم چه فکری میکنین ولی خب خدمم نمیدونم ترنس هستم یا نه…
این داستان تقدیم به شما سلام اسمم محسنه سنم ۴۸ ساله اهل یکی شهرهای کرمان این داستان ما ل حدودا سال ۷۴ میشه.. من مستاجر بودم وتو ی خونه مشترک بودم و زن صاحب خونش خیلی خوشگل بود قد ۱۷۰ وزن ۷۰ و سینها ۸۰ و کون گرد وگنده و کوس تپل وکمر باریک…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام بعضی داستان ها رو که خواندم دیدم چقدر تخیلیه و واقعا خندهم گرفت ازشون و ذهن و قدرت تخیل دوستان این داستان نیست و کاملا خاطره شخصی منه بدون ذرهای اغراق و خالیبندی اولش از دوران بچگیم شروع شد زمانی که هنوز چیز زیادی راجب سکس نمیدونستم و یکی…