این داستان تقدیم به شما سلام من علی هستم ۳۲ سالمه قدم حدودا ۱۶۵ وزنم هم حدود ۵۵ چند سالی میشه ازدواج کردم اسم زنم سارا ۳۱ سالشه قدش حدودا ۱۷۵ وزن ۸۰ با سینه های سایز ۸۵ و کون و رون های فوق العاده سکسی و بزرگ و البته طبیعتا یه کوچولو هم شکم…
داستان سکسی تقدیم به شما این داستانی ک میخوام براتون بگم برمیگرده به سال 88 وقتی ک دانشجو بودم و برای اولین بار بود که سکس داشتم بریم سر اصل مطلب.من علیرضا الان 24 سالمه قد 182 وزن 70 تعریف نباشه خوشتیپ و ی خورده خوشکلم.داستان از اونجایی شروع شد که من تو ی دانشکده…
این داستان تقدیم به شما اسمم رضا هست و اون زمان ۲۸ سالم بود، وضع مالی خانواده ام خوب و کارمم هم دلالی ماشین و زمین،خونه (،کلا هرچی) هست پدرم مشاور املاک داره از طریق ایشون با بازار اشنا شدم قدم حدود ۱۸۰ و بدن ورزیده دارم، به خاطر کارم خوب لباس می پوشم و…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام خدمت همه ی انجمن کیر تو کس های عزیز این داستان راجب رابطه با مامانم هست من اسمم نیما مستعاره و اسم مامانم سمیه مستعاره من الان ۲۶ سالمه و مامانم ۴۵ سالشه و من تک فرزندم ظاهراً مامانم مشکل پیدا کرده بعد من دیگه حامله نشده من یه…
این داستان تقدیم به شما سلام اسم من امیر۲۶ ساله قد ۱۷۵.وزن ۶۲ داستان از اینجا شروع شد من یه رفیق صمیمی دارم اسمش محمدرضاس ۲۵ساله قد ۱۸۰وزنم ۶۰. ما باهم ۱۰ ساله که رفیقیم خیلی کارا کردیم باهم تا این که من یه روز من با یه پسری اینستا آشنا شدم و رفتم مشهد…
داستان سکسی تقدیم به شما – -در مورد زیبای من این جوری حرف نزن که اون از همه شما استاد تره . -حالا چرا بهت بر خورد خانوم خانوما . من که چیز بدی نگفتم . اتفاقا ازش تعریف کردم . صورتم سرخ شده بود . سپیده : پاشین بیاین اینجا بینم . ببینم چیکار…
داستان سکسی تقدیم به شما جووون، من یبار یکی رو تو لونه کفترهای داییم ساعت ۷ صبح گرفتم سنش کم بود و کون گرد و خوش فرمی داشت کمرش باریک بود اووووف ،داییم شش صبح میرفت مدرسه معلم بود چون از روستا میرفت اون وقت صبح میرفت ک برسه… خلاصه رفتم تو اول ماچش کردم…
این داستان تقدیم به شما سلام اسمم رضا الان ۲۵ سالمه داستان مال ۲۰ سالگیمه من یه پسر با قد ۱۷۵ و وزن ۶۵ کیلو شکم ندارم ولی باسن و سینم بزرگه از ۱۵ سالگی رفتم زیر کیر خودمم قبول کردم چون اون که لاپام بود خواب ۱ سانت بود سیخ ۸ سانت اول ها…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام مستقیم بریم سر اصل مطلب… استخر و شنا یکی از کارای روتین زندگیمه خیلی بهش علاقه دارم و حداقل هفته ای یه بار رو میرم، شنا کـردن و سکوت زیر آب باعث خالی شدن ذهنم از استرس و فکر میشه، خصوصا این روزا که بحـث و درگیری با شوهرم…
این داستان تقدیم به شما من مونا ۲۲ ساله ،قدم۱۶۷، وزنم ۶۸ ،تک فرزندم خونه ی ما دو طبقه اس ،ما تازه چند ماهی میشه که اینجا ساکن شدیم زیاد همسایمونو نمیشناسم پدر مادرم برای مراسم ختم یکی از بستگان نزدیکمون رفتن شیراز اما چون من دانشگاه میرفتم باهاشون نرفتم ،شنبه بود که رفتن قرار…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام من سارا هستم 24سالمه من 6ساله که با رضا هستم رابطه خوبی بود هم ارامش توش بود هم عشق. رضا تو 2سال اول دوستیمون از من درخواست سکس نداشت چون من دختر بودم و هم اینکه سال اول دوستیمون پدرم فوت کردن به خلطر شرایط روحیه من بهم فشار…
این داستان تقدیم به شما ( اخطار به خوانندگان : این داستان با لهجه مخصوص اهالی خراسان در قرن هشتم هجری نوشته شده. لطفا آماده بالا رفتن فشار ادبیات خونتون باشید ) سلام به همگی سعید هستم ۴۲ساله قد ۱۸۴ سایزم بد نیست داستانی که می خواهم بازگو کنم اینه که همسرم لیلا با قدی…