برچسب: آرایش کنی


  • این داستان تقدیم به شما من من فرزانه هستم یک زن خانه دار معمولی در شهرستانی کوچک هستم که فکرش را هم نمی‌کردم روزی خیانت کنم آنهم با داماد خودم.ولی یک وقتی چشم باز کردم دیدم دلبسته دامادم شدم و حاضرم به خاطرش هر کاری کنم. این خاطره چند روز پیش است که بالاخره برای…