این داستان تقدیم به شما سلام من امیر هستم ۳۸ سالمه و این داستان برای چند ماه پیشه… داستان از اونجا شروع شد که چندسال پیش خانومم با سحر تو باشگاه آشنا شد و کم کم دوستی شون قوی تر شد و رفت آمد ها بیشتر شد و منم با شوهرش دوست شدم اما نه…
این داستان تقدیم به شما من ۳۹ سالمه ، مدت هفت ساله با لیلا خانمم ازدواج کردم . لیلا ۳۲ سالشه. لیلا زنم زمان دانشجوییش دوست پسرهای زیادی داشته اما جلوش کاملا پلمپ بود و همه دوست پسراش فقط از کون کرده بودنش و خودم شب عروسی جلوشو باز کردم .البته شب عروسی خونی نیومد…