برچسب: انجمن سکسی


  • این داستان تقدیم به شما ﺳﻼﻡ اﺳﻤﻢ شروینه. اﻳﻦ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻡ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺷﻢ ﻭاﻗﻌﻲ ﻫﺴﺘﺶ ﭼﻮﻥ ﻭاﻗﻌﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻡ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﺸﻢ. ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻡ ﻃﺮﻓﻤﻮ ﻧﺸﻨﺎﺳﻢ. ﻳﻌﻨﻲ ﻫﺮ ﺩﻓه ﻳﻜﻲ ﻣﻨﻮ ﺑﻜﻨﻪ…   ﺣﺪﻭﺩا ﺳﺎﻝ 74 ﻳﺎ 75 ﺑﻮﺩ ﻛﻪ اﻭﻟﻴﻦ ﭼﻮﻥ ﺩاﺩﻧﻢ ﺭﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻛﺮﺩﻡ.15 ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ. ﻳﻪ ﭘﺴﺮﻱ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ اﺳﻢ ﺟﻼﻝ ﻛﻪ…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان. سیزده عید بود تقریبا یکسالی بود که عروسی کرده بودم با خانواده زنم توی باغ نزدیک خونه بودیم مادر زنم نهار رو توی خونه گذاشته بود با یه گاری من و مادر زنم رفتیم نهار رو بیاریم توی راه مدام از غرولند شوهرش میگفت خلاصه توی خونه که رفتیم…

  • این داستان تقدیم به شما   ما دو تا زوج نو عروس بودیم که خیلی با هم صمیمی بودیم من تقریبا دو سه ماه بود خونه ی خودم رفته بودم با اینا خیلی رفت و آمد داشتیم اسمش نرگس بود خوش اندام و قد متوسط و سینه های خوشگل گرد و پوست سفید صورتش خیلی…

  • این داستان تقدیم به شما دلم مي خواست فقط بشينم و نگاش كنم با اون ماكسي سبز و آرايش مليح و مدلي كه كه به موهاش داده بود چيزي از يه فرشته كم نداشت همه چيز خيلي ايده آل تر از اون بود كه بخواد واقعي باشه طرح اندام قشنگش، چشاي معصومش كه با شرمي…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. من محمدم و ۱۸سالمه. میخوام خاطره سکسی خودمو دخترعموم رو واستون تعریف کنم… ماجرا ازعروسی عموی کوچکم شروع شد.من ودخترعموم که به هم علاقه داریم شب عروسی خونه پدربزرگ بودیم و دنبال یه موقعیت خوب میگشتیم که یه سکسی باهم داشته باشیم.چند ساعت گذشت ساعت تقریبا 10شده بودکه همه…

  • این داستان تقدیم به شما سلووووووووم…. اسمم ستایش…22 سالمه… قدم 155 پوستم سبزست ی کمی سینه هام 85 باسن ندارم اما فلتم نیستم خیلی حشریم ولی تاحالا از کس ندادم چون نمیتونم این کارو بکنم راستش دوس دارم شوهرم از کس جرم بده… خب میخوام داستان کون دادنامو بهتون بگم… کس ندادم ولی تا دلتون…

  • این داستان تقدیم به شما سلام اسممو نمیگم 20 سالمه . داستان من از جایی شروع میشه که رفتم دانشگاه مثل کس خلا روز اول دانشگاه یکی رو دیدم تنو بندم شروع کرد به لرزیدن دوست دخترم نداشتم قبلش! گفتم وای من عاشق شدم! حالا اصلا دختررو ندیده و نشناخته… هیچی ما تو کف این…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان… من دوست ندارم زیاد حاشیه برم پس بنا بر این میریم سر اصل داستان..من اسمم رضا هست و اسم زنمم فاطیما هستش..ما دو سالی میشه که با هم ازدواج کردیم .. و توی سکس هیچ چیز واسه هم کم نمیزاشتیم تا اینکه بعد از دو سال دیگه واسه…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. من مهردادم و عاشق کون دادن… وقتی کونمو یکی نوازش میکنه یه حس خیلی خوبی دارم وقتی حس میکنم مفعول واقع شدم عشق میکنم و عاشق زنونه پوشی هم هستم و همیشه در خلوت خودم لباس های زنونه مادرمو میپوشم و آرایش میکنم و کلی با بدن خودم حال…

  • این داستان تقدیم به شما اول بذارید خودم معرفی کنم. اسم المیراست 30ساله مشاور این خاطره برای 15 سال پیش… ی شب تابستان روی پشت بام خانه مادر بزرگ خوابیده بودیم بادختر دایی ام خیلی رودربایسی داشتم چون پتو کم بود هردومون زیریک پتو خوابیدیم شب سوتینم خیلی اذیت می کرد سعی کردم دربیاورم دستم خورد…

  • این داستان تقدیم به شما – اصلا ولش کن بزار بگم کی هستم – بگو – من حتی یک ساعت و چهل و پنج دقیقه هم توی خونتون بودم – پیش من بودی ؟! – من دختر دوست مامانتم – کدوم ؟ – زینب – نمیشناسم – نمیشناسی؟ واقعا؟! – شاید دیده باشمت . ولی…

  • این داستان تقدیم به شما سلام ، من علی هستم 21 سالمه ، میخوام داستان دادنمو براتون تعریف کنم …   اوایل عید سال 89 بود ، حدود 17-18 سالم بود ، دوستم امین (از دوران دبستان با هم دوست بودیم) بهم زنگ زد که برم خونشون واسه تعمیر کامپیوترش ، آخه من رشته تحصیلیم…