این داستان تقدیم به شما آیدا و سحر با نسبت دختر عمه و دختر دایی ده سال و چند ماه پیش در یک روز با منو برادرم نادر ازدواج کردن آیدا 24 ساله دختری در نهایت زیبایی با تناسب اندامی بی نظیر چشم ابروی مشگی بسیار خوش حالت، اما سحر دختری 17 ساله لاغر قد…
این داستان تقدیم به شما با دستهگل شکوفههای محبوبم میاد و بغلم میکنه، میدونم بوسیدن گردنم رو دوست داره و سرم رو کمی کج میکنم بتونه گردنم رو ببوسه. آروم زمزمه میکنه “ببخشید.” بهش میگم الان نمیتونم ببخشمش و خودش میدونه اشتباهش چیزی نیست که قرار باشه زود فراموش بشه و یا ردش از زندگیمون…