این داستان تقدیم به شما من از اسمم خیلی بدم میاومد چون عربی بود چند بار رفتم ثبت احوال گفتن نمیشه عوض کرد تا اینکه با پارتی بازی اسم مستعاری که داشتم با اسم نحس عربیم عوض شد البته همه فامیل و دوستام نام مستعارمو صدا میزنند اینجا اسممو میذارم سام و اسم خانممو میذارم…
این داستان تقدیم به شما پنج سال پیش در برگشت از شمال که من بخاطر باز شدن بانکها زودتر برگشتم سر کارم زنمو و دختر کوچولوم و خواهر خانم مجردم که واقعا عاشق زنم بودم و دختر کوچولوم که دنیای منو نگین بود و خواهر خانمم که مثل خواهر نداشتم بود و اغلب خونه ما…
این داستان تقدیم به شما ابر فوق کوسشعری از یک مغز پریود زنگ زده با آیکیوی دوازده بعلاوه ی یک… حسین پسر داداشم یک سال از من کوچکتره! ترک تحصیل کرد رفت دنبال کار من ادامه دادم وارد دانشگاه شدم ( عجب ننه ی پرکاری داشتین شما داداشا. هم عروس میزاییده هم ننه ی دوماد.…
این داستان تقدیم به شما اسم من سمیرا از شیراز می خوام خاطره اولین کیری که دیدم رو براتون تعریف کنم… راستش اولین کیر مال شوهرم نبود ! من ورزش نمی کنم اما قدم نسبتا بلنده و چاق نیستم یه خورده کم چربی دارم و بدنم کلا خیلی سکسیه مخصوصا کونم که قلمبه زده…
این داستان تقدیم به شما سلام میخام خاطره سکس خودم با مادرزنمو براتون تعریف کنم من محسن ۲۸ سالمه ۳ ساله ازدواج کردم و با همسرم زندگی خوبی داریم من کارمند شرکت نفت هستم و کرمانشاه زندگی میکنم بخاطر کارم خیلی سفر میرم بیشتر مناطق اهواز و خرمشهر بگذریم بریم سر اصل مطلب من هر…