این داستان تقدیم به شما سلام من مسوول یه پایگاه بسیجم و این کون یکی از کون هایی که کردم … یکی از بچه های پایگاه به اسم محمد بود که خیلی خوشگل و خوش اندام بود این داستان برا شهریور سال ۹۶ میشه که محمد ۱۶ سالش بود و منم ۲۳ ساله خلاصه میومد…
این داستان تقدیم به شما سلام چند وقت پيش رفتم تایلند در انجا به يك سالن ماساژ مراجعه كردم. پس از ديدن خانوما و مدلها براي ماساژ يك دختر ١٨ ساله ريز نقش زيبا با بدني سفيد كه تا دست بهش ميزدم موهاي تنم سيخ ميشد را انتخاب کردم. با مهرباني بسيار لباسهايم را دراورد وپس…
این داستان تقدیم به شما سلام اسم من اشکانه 16 سالمه اهل کرج هستیم در اصل شیرازیم هستیم ولی توی کرج زندگی میکنیم. موضوع من از اونجا شروع که به بدن مامانم خیلی علاقه پیدا کرده بودم شاید باورتون نشه ولی من از 10 سالگی فیلم سکسی دیدم چون ماهواره داشتیم کانال xxx منم هروقت…
این داستان تقدیم به شما سلام. من ارمین هستم از استارا …و این داستان پارسال اتفاق افتاد. *** برام یکم از خودم بگم 23 سالمه کلا کم مو هستم با پوست سبزه روشن یخورده جذاب و دل برو اهل گپ زدن من شکست عشقی خورده بودم از جانب دوس دخترم یمدت به این شهر و اون…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه دوستان . من امیرم 33 سالمه و خانومم مینا 29 سالشه و یه دختر هفت ساله هم داریم.من تو شهوتناک و سایتای دیگه با سکس ضربدری آشنا شدم و به این مدل سکس علاقه مند شدم و با مینا در میون گذاشتم و مخالفت کرد و منم دیگه پیگیر نشدم…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان. من هفده سالمه و داستانی میخوام براتون تعریف کنم مال بیست و دو اردیبهشت پارساله یعنی سال ۹۵… *** من یه رفیق دارم ک اسمش علیه. نه سال همکلاس مدرسه بودیم و دوسال اخیر خیلی به هم نزدیک شده بودیم. شده بودیم مث داداش. البته داداش ک نمیشه…
این داستان تقدیم به شما من سیناهستم، 20 سالمه وقبلن داستان سکس خودمو با عمم براتون تعریف کردم و این بار میخوام داستان جالبی از معدود تجارب سکسیم بگم.من ازحدود 3 سال پیش علاقه ی عجیبی به زنای شوهر دار که سن و سال دار هستن پیدا کردم،مخصوصا زنای گوشتی و سکسی بین 30 تا…
این داستان تقدیم به شما اسمم نداس. بیست و هفت سالمه چهار ساله ازدواج کردم. شوهرم کارگره و بعد ازدواج خیلیم دیگه به خودش نمیرسه. کلا آدم دلچسبی نیست و به خاطر همین از صحبت با آقایون جذاب خیلی لذت میبرم. داستان مال چند ماه پیشه شلوغیای دم عید بود و دستفروشا و مردم کل…
این داستان تقدیم به شما سلام من رضا هستم ۲۷ سال دارم از تهران میخوام داستان سکسم با همسر رفیقم رو تعریف کنم… *** یک از دوستای خوبم ی بار بهم گفت که میخواد بیاد و توی محلمون زندگی کنه و منم که از قبل عاشق خانم خوشکلش شده بودم فکری به سرم زد. راستی…
این داستان تقدیم به شما تابستون بود… یه روز دوستم سحرو دعوت کردم خونه واسه ناهار.. سحر دوست دوران دبیرستان من بود هیکل فدق العاده سکسی داشت قد حدود 167 و 65 کیلو. سینه هایی درشتی داره من از همون دوران دبیرستان تو کف سحر بودم….اما میترسیدم بهش نزدیک بشم همکلاسم بود نمیدونستم عکس العمل…
این داستان تقدیم به شما سلام. داستانی را که میخوام تعریف کنم مربوط به چند ماه پیشه… *** دوستم ی زنی داره که یکم شلوغه. چهل و سه سال سن داره و ازم سه سال بزرگتره اما قیافه و اندامش به اندازه یه زن سی ساله هست. از اول دوستیمون هم حرکات و حرفهایی میزد…
این داستان تقدیم به شما رابطه داشتن و یا کردن زنهای شوهردار فارغ از اینکه حالا گناه داره یا نداره، خوبه بده یا هرچی؛ ولی یه خوبی هایی هم داره که هیچکس نمیتونه انکارش کنه.. اولا اینکه زن شوهردار وقتی باهاش رفیق شدی مثل دختر یا حتی زن مجرد قر و غمزه و بگیر و…