برچسب: داستانهای سکسی جدید


  • این داستان تقدیم به شما برای سایه ام می نویسم که خودم را بهتر بهش بشناسانم. نه برای بچه جقی هایی که توی عمرشون جز به کیر خودشون به چیز دیگه دست نزدن. توصیه (از داستان های دنباله دار من عبرت بگیرید) فصل اول – شروع خیانت اسم من فرهاده و یک معلمم. قبل از…

  • این داستان تقدیم به شما سلام خدمت تمام دوستان گلم . اسم من سجاد و 34 سالمه و زنم سمانه 33 سالشه و هر دو شاغل هستیم من خودم مغازه دارم و زنم تو یه شرکت خصوص کار میکنه متاسفانه یا خوشبختانه من روی زنم بیغیرت هستم البته این بیغیرتی کم کم و با خوندن…

  • این داستان تقدیم به شما واقعیت خیلی دوست داشتم کون بدم .   یه بار رفته بودم یک پارکی که میگفتن توش گی ها زیادن ، اولش گفتم چرت میگن و حالا شاید یکی دو نفر گی تو اون پارک دیدن و خیال میکنن توش گی زیاده ولی یکبار که دیگه حسابي کونم شق کرده…

  • این داستان تقدیم به شما سلام . من آرین هستم . داستان مرتبط با تقریبا 5 سال پیشه البته یکم کمتر… *** اون موقع ما تو یه شهرک زندگی میکردیم که چیزی در حدود 5 کیلومتر با شهر فاصله داشت . شهرک جو خوبی نداشت و واس یه بچه خوشگل مثه من سم بود. 2…

  • این داستان تقدیم به شما یکی از دوستای دوران تحصیلیم اومده خونمون و باهم داشتیم گیم فوتبال فیفا بازی میکردیم که دوستم که بازیش تو گیم فوتبال عالی بود ( دقیق برعکس من که بازی فوتبالم تو گیم افتضاحه) و گفت اگه بهم گل بزنی بهت کون میدم که من چهار پنج تا گل ازش…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من پریسا 28 سالمه وشوهرم 36 سالشه ساکن رباط کریم در نزدیکی تهران هستیم… *** شوهرم مرد مهربون وخوبیه موهاش جو گنذمی و قیافه معمولی داره من هم اگه تعریف از خود نباشه قیافه زیبا وجذابی دارم باچشمانی مشکی باسنی برجسته و هوس انگیز و اندامی باربی شکل هربار…

  • این داستان تقدیم به شما سامانم ،١٦ سالمه  ، قد ١٧٠ ، وزن ٦٥، با مادرم تنها زندگي ميكنيم ، براي بار دوم بود كه رفته بوديم دكتر ، اين دكتر هم بهم گفت كه مشكل هرموني داري ، بدنم يدونه مو هم نداشت ، پوست سفيدم ، روناي گوشتي و كون گندم ، مثل دختراي…

  • این داستان تقدیم به شما تا حالا زیر آب،چشماتو باز کردی یا به صداها دقت کردی که چطور مبهم و محو میشن؟منم موقع تشنج اونجوری ام…کم کم همه چی برام محو میشه ولی اولشو شنیدم که گفت:”از تخت نیفته؟” وقتی هوشیار شدم هنوز روی تخت بودم پس احتمالا نیفتادم.تو بیمارستان مث خونه نمیتونم از روی…

  • این داستان تقدیم به شما بعد از  اتفاقی که با راننده وانت برام افتاد و اولین سکس رو برام رقم زد دیگه خیلی عوض شدم و کاملا روی افکارم اثر گذاشته بود بعد از اون جریان چند بار دیگه اومد دنبالم ولی من دیگه میترسیدم برم پیشش بعد چند وقت دیگه خبری ازش نبود منم اوایلش…

  • این داستان تقدیم به شما با لحن آمرانه وخشن گفت که لبه های کوس تو برام باز کن! وقتی انگشتام و بردم رو کوسم دیدم کلی خیس شده منم همون کارو کردم که ازم خواسته بود. کوس خیس و صورتیمو براش باز کردم..میتونستم هوا رو حس کنم که داره میره توش. اون ور تخت ایستاده…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه داستان سبک فیلمنامه و سوم شخص هست و مبتنی بر تصویرسازی ذهنی. *** زن میانسال (آذر) به آرامی از پله های ساختمان در حال بالا آمدنه چادرش از روی سرش بر روی شانه هاش افتاده و روی پله ها کشیده میشه در یک دستش…

  • این داستان تقدیم به شما اخطار: سکس با حیوانات. در صورت عدم تمایل داستان رو نخونید **** اصلا” خجالت نمی کشم بگم از رابطه جنسی با سگ لذت می برم. از 14 سالگی تا الان که 28 سالمه هیچ فرصتی رو از دست ندادم. از آتشی مزاج بودنم که بگذریم همه چیز من نرماله. دوست…