برچسب: داستانهای سکسی جدید


  • این داستان تقدیم به شما با سلام. این داستان مربوط به یه دوران دانشجویی هست که حدود 24 سالم بود میشه . من از دوران بچگی آدم ضعیف و لاغری بودم .اکثراً از معلم هام کتک می خوردم و هرکی هم که باهام دوست میشد فقط برای کردن بود . یه مدت باهام دوست بودن…

  • این داستان تقدیم به شما با سلام خدمت همه میخوام داستان #سکسم با عشق اولم رو بگم براتون .من آریا هستم و اسم عشقم آتوسا. سال قبل کنکورم بود که هرچی خانواده میگفتن بیخیال ورزش شو بشین پای #درس من اصلا گوشم #بدهکار نبود و چندین سال بود که بصورت حرفه ای تنیس روی میز…

  • این داستان تقدیم به شما سلام خدمت جماعت حشری…این خاطره واسه همین یک ماهه پیشه… جوادم ۳۸ ساله اهل تهران….اندام و هیکلم بدک نیست یکم شکم دارم و #سبزه و بایه کیر کاملا معمولی… من تو یه شرکت کارمیکنم و متاهلم و یه فرزنددارم…. بعضی وقتا با ماشینم تو این تاکسی های اینترنتی کار میکنم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان، این یه خاطره روخواهشا بخونید و لذت ببرید، مهمتر اینکه حتما حتما یکبار تجربه اش کنید، نه تنها ضرر نداره ، بلکه سالی دوبار تکرارش میکنید. من امید ۴۱ساله، شغل آزاد قدم ۱۸۰ و وزنم ۸۸ دارای ظاهری خوب ومورد پسندم ، با خانم های زیادی از دختر…

  • این داستان تقدیم به شما سلام اولین باره اینجا داستان مینویسم اسمم فریده الان 20 سالمه میخوام اولین سکس #زندگیم رو براتون تعریف کنم کلاس #پنجم ابتدایی بودم و از مدرسه #تعطیل شده بودم و تو حال و هوای بچگی خودم داشتم میرفتم سمت خونه خونمون نزدیک مدرسه بود و معمولا خودم میرقتم و برمیگشتم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام ، اسم من #اشکان و 23 سالمه قضیه 2 سال پیش من با دختر عموم نگار بود. نگار 7 ماه از من بزرگتره و قیافه خیلی تخمی داره ، در حدی که تا الان هم حتی یه خواستگار نداشته ، البته میگم تخمی نه اینکه فک کنین نابوده نابوده…

  • این داستان تقدیم به شما سلام خدمت دوستان و مدیر سایت امیر هستم 28 ساله مجرد تنها زندگی میکنم و از نظر مالی خوبه داستانی که میخوام بگم مربوت به سکس من با دختر خالم سمانه میشه #سمانه سه سال از من کوچیکتره و مجردم هست کارش وکالته از بین پسرای فامیل با من راحت…

  • این داستان تقدیم به شما مهدی ام ۱۷ سالمه از تهران. وقتی ۱۵ سالم بود اولین بار منو کردن و عاشق کون دادن شدم. بدن #سفید و بیمویی دارم. یه ذره ساق پاهام مو داره که اونارو هم شیو میکنم تا بدن و پاهام مثل خواهر جندم سفید باشه. ۱۶ سالم بود که پسرداییم به…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. من امید هستم از تهران. زنی بود در محله ما به نام مریم… چنان کون خوشگل و بزرگی داشت که من هروقت میدیدمش کیرم چنان سیخ وسفد میشود که شلوارمو میخواست جر بده اینم بگم که من کلا مدل وایستادن کیرم همین طوری بالا هستش وقتی شق نمیکنم هم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من امیر هستم داستانی که میخوام براتون بگم مال دو سال پیشه من الان 20 سالمه. دوسال پیش که مادر بزرگم مریض شده بود اون روز اعزام کردن بیمارستان نمازی شیراز مادرم به من گفت امیر بیا بریم شیراز من اونجا تنها نباشم منم با هزار التماس قبول کردن…

  • این داستان تقدیم به شما من #عمید هستم زنم #مژگان جندست یه روز رفتم خونه زنم که دیدم پسر همسایشون داره میکنتش اون موقع زنم ۲۲ سالش بود #مهران پسر همسایشون ۱۶ سالش بود ولی بعدها که کیرشو دیدم فهمیدم واسه چی زنم به یه پسر بچه میده خلاصه رفتم بالا در از بیرون دسته…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من اسمم مریمه 20 سالمه #لاغر اندامم و تنها فرزند خانواده ما در یکی از #شهرستانهای اطراف تهران زندگی میکنیم منتها نسبت به اون منطقه غالبا فقیرنشین وضعون بد نیست یک خونه دوطبقه داریم که خودمون طبقه دوم میشینیم و طبقه پایینم تازگیا به یک زن و شوهر که…