برچسب: داستانهای سکسی جدید


  • این داستان تقدیم به شما سلام. من آرینم الان ۲۶ سالمه. تهران. #بایسکشوال هستم دوست دارم هم با دختر هم با پسر رابطه داشته باشم. وقتی مفعولم زنپوشم. حدود یک سالی بود که از محله ای که بزرگ شدم توش به یک محله دور پایین شهر جابجا شدیم. به دلیل مشکلات مالی و ورشکستگی که خیلیا…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من فریبرزم پنجاه و سه سالمه و زن و بچه دارم ولی چند سال میشه که با چندین و چندتا خانم رابطه داشتم این داستان میخوام اولین سکسی که با سمیرا داشتم رو بگم امیدوارم خوشتون بیاد سمیرا پنجاه سالشه و با ما فامیل دورم میشه یک روز جمعه…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. من قاسمم و 35 سال دارم و مجرد این ماجرا بر میگرده به چندماه پیش که هنوزم ادامه داره.. من یه داداش دارم که 3 سال ازم کوچیکتره و چندساله ازدواج کرده از اونجایی که زن داداشم زیاد سن و سالی نداره هنوز تصمیم به بچه دار شدن نگرفتن.ماجرا…

  • این داستان تقدیم به شما من نوید 21 سالمه از تهران و خواهرم مرجان 19 سالشه با پوست سفید و صورت خوشگل و چشمای درشت که روز به روز سکسی تر میشد و اندامش هم برجسته تر میشد. دوست پسر داشت و چند باری هم دیده بودمش. چون از طرف خانواده ازاد گذاشته بودیمش و…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من علی هستم 25 سالمه یه خاله دارم #خاله #میترا که 39 سالشه دوتا پسر ارمین (13) آرمان(15) و شوهرش حسین (47/8) ساله داره من خیلی عاشق این خالم هستم چون هم خوشگل و خوش هیکله هم با من خیلی خوب و راحته.حتی با هم میشینیم مشروب میخوریم و…

  • این داستان تقدیم به شما من همون پسرم که گفتم من شانزده ساله بودم و او هیجده اینبار من رفته بودم پیش مادرش که تنهابود بخوابم البته مادرش یک پیرزن است ومن در یک اتاق جداگانه تنها خوابیده بودم چون پسرش که منو میکنه نیامده بود اما شب ساعت سه بود احساس کردم یکی داره…

  • این داستان تقدیم به شما من منیژه هستم 27 ساله، پوست سفید، قد 170. از بچگی علاقه زیادی به تحقیر شدن و سکس کثیف داشتم. چون مردی که من میخواستم دور و اطرافم پیدا نمیشد و ترس از آبروریزی پیش اطرافیان و همکاران داشتم پس هیچ وقت تمایلم رو به کسی نمی گفتم و نمیگم.…

  • این داستان تقدیم به شما سلام میخوام از داستانی که واسم اتفاق افتاده براتون بگم و داستان ماال زمان دبیرستان منه. اول از خودم بگم که 24 سالمه قدم 176 قیافه معمولی رو به بالا و عمم که اسمش سحر بود که سنشم 34 بود ولی مجرد بود و من حسابی تو کفش بودم سینه…

  • این داستان تقدیم به شما مدتها بود تصمیم داشتم تنهایی برم سفر .بالاخره شرایط فراهم شد و برای اولین بار رفتم کیش . تجربه ی فوق العاده ای بود چون کلی داستانهای جدید و لذت بخش واسم اتفاق افتاد ‌. تنها رفته بودم کنار ساحل و داشتم از قدم زدن لذت می بردم و مردمو…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان من آرش هستم و الان 33 سالمه. خواهرم مستانه 28 سالشه. (خانواده ما چهار نفرست و فقط من و مستانه ایم) من از وقتی که مستانه 5-6 سالش بود و من تازه با سکس کمی اشنا شده بودم به خاطر همین اونو همیشه میشوندمش رو کیرم و لذت…

  • این داستان تقدیم به شما ۴ سال پیش بود نهم میخوندم ۱۴ سالو چند ماه بودم اون موقع رو بدنم یدونه مو هم نبود ی دوست کشتی گیری داشتم که بدنش خیلی لاغر و بی مو بود منم دوست داشتم کشتی کار کنم که دوستم بهم میگفت من بهت یاد میدم بعد منم از خدام…

  • این داستان تقدیم به شما سلام این داستان مربوطه به سال 90 . من امیر هستم . اون موقه 20 سالم بود. با یکی که همسایه هامون بود سکس میکردم . البته متاهل بود هر وقت که زنش نبود باهام هماهنگ میکرد میرفتم پیشش . البته اینم بگم کونم تنگ بود و زیاد نمیدادم. رحمان…