این داستان تقدیم به شما سلام،من نيكو هستم، ٣٥ ساله، از رشت، مطلقه ، ٣ سال پيش از شوهرم جدا شدم بعد از ٧ سال زندگي، شوهرم كه يه كس كن تمام عيار و خانوم باز حرفه اي بود انقدر خوب گولم ميزد كه من تا روزي كه زن همسايه رو روي تخت نديدم باور…
این داستان تقدیم به شما چند هفته میگذشت از اخرین جنده ای که گاییده بودم… خیلی تو کف بودم تواین چند هفته تمام رابطه های جنسیم با دست راستم بود دیگه خسته شده بودم از جق زدن چون ماشینمو فروخته بودم نمیتونستم به این راحتیا یه جنده ی تر تمیز پیدا کنم دورو ورم زیاد…
این داستان تقدیم به شما نمیدونم چن وقت بود که با شوهرم سکس نداشتم آخه چن ماهی میشد که سکس های ما با فاصله طولانی انجام می شد و این موضوع حسابی اعصابمو بهم ریخته بود دوس داشتم هرشب سکس کنم اما شوهرم اصلا اهمیت نمی داد تا اینکه فکر خیانت به سرم زد راستشو…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه. من اسمم مژده س وبیست وپنج سالمه و دو ساله ازدواج کردم… *** شوهرم بیست و هفت سالشه و نه کاری داره نه سوادی فقط به پول باباش مینازه و از باباش پول توجیبی میگیره یه ذره غیرت نداره هنوز دنبال رفیق بازی و دختر بازیه اوایل…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه اونایی ک داستانمو میخونن. سحر هستم 18 ساله. من دوم دبیرستان بودم ک مدرسم از خونمون خیلی فاصله داشت و من باید با سرویس عمومی مدرسه میرفتم خونه ی روز بارونی و بین تعطیلات بود تعدادی از بچه ها به مدرسه نیومدن به همین دلیل ساعت 11مدرسه…
این داستان تقدیم به شما سلام كيان هستم ١٩ سالمه قدم ١٧٣ قيافه معمولي دارم بندرعباس زندگي ميكنم… *** داستان از اونجا ميشه كه من من تو حرف زدنو مخ زدن دخترا تو سنه خودم خوب بودم! راهنمايى بودمو ١٣ يا ١٤ سال بيشتر نداشتم رابطه با جنس مخالف خيلي خيلي خوب بودم و هميشه…
این داستان تقدیم به شما سلام. طبق معمول همیشه ساعت هشت صبح از خونه زدم بیرون واسه کار… شغل من آزاده یه آپارتمان هفت طبقه دارم انجام میدم یه واحد طبقه چهارم دست منه واسه وسایلام مابقی طبقات که هر طبقه شامل چهار واحد همه مطب دکتر تقریبا همه پر و ساختمان پر رفت آمدی……
این داستان تقدیم به شما عاشقش بودم… دختری که فقط عشقم نبود ، رفیقم بود ، دوستم بود ، با اینکه ازم دور بود و همیشه از پشت نوشته ها و عکس ها میدیدمش و حسش میکردم ولی عاشقش بودم ، خیلی از هم دور بودیم و همدیگه رو حتی از نزدیک ندیده بودیم ،…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه سکسیا.امیدوارم کیراتون پر کس کساتون پر کیر.میخوام داستان سکسمو با زنداداشم که اسمش سرور هستش رو براتون بنویسم… *** من یه پسره 26 ساله قدم 180 لاغر اندام با یه کیر کلفت و دراز که طولش به 18 سانت میرسه. زنداداشمم یه زن 39 ساله با سینه…
این داستان تقدیم به شما خاطرات و داستانهای زیادی رو اینجا خوندم و بارها پای اونها نظر دادم. همیشه یه عده با بدبینی همه نویسنده ها رو به دروغگو و توهمی و جقی بودن متهم میکنند. اما بالاخره ماجرای بعضیها هر چند دور از ذهن، اما واقعی است، چونکه اینهمه سکس که وجود داره، توسط…
این داستان تقدیم به شما سلام. من از اون دسته از ادم هایی هستم که از نوجوونی اعتماد به نفس پایینی تو ارتباط بر قرار کردن با جنس مخالف داشتم. نه که روابط عمومی پایینی داشته باشم نه خیلی گرم و سر زبون دارم اما وقتی پای شماره دادن یا پیش نهاد دادن میرسه یه ترس بزرگی…
این داستان تقدیم به شما سلام امیر هستم و خاطره ایی که میخام براتون بنویسم مربوط به دوسال پیشه یعنی سال 93 … *** ما کلا 4 خاهر و 2 برادر هستیم و در یک خانواده تقریبا مذهبی که همه خاهرام ازد کردن و رفتن خونه بخت خواهر بزرگ; من که اسمش میناس الان 40…