این داستان تقدیم به شما اولا بگم من کونی نشدم و نیستم قضیه لاپایی دادن من چند بار توی زندگیم اتفاق افتاد چون واقعا تحریک میشدم در اون لحظه ولی بعد هر بار خودمو شماتت میکردم و سعی میکردم انجام ندمش تا جایی که به کل ترک کردم اینکارو چند سال بعد متوجه شدم که…
این داستان تقدیم به شما سلام این اولین بار بود که کس کردم همین چند هفته پیش بود… *** خوب اول از همه من تو یکی از کشور های اروپایی زندگی میکنم جریان از اونجا شروع شد که من و داداشم از تمرین اومدیم خونه و من چون خسته بودم یه دوش گرفتم.اومدم بیرون خسته…
این داستان تقدیم به شما تو دفترم نشسته بودم که تلفن زنگ زد گوشی رو برداشتم دیدم زنی که خودشو مریم معرفی کرد و از طرف یکی از مشتریام زنگ زده بود گفت فلانی تلفن شما را دادند و من ماهواره ندارم و گفته که شما نصب میکنید. پرسیدم چیا میخواین گفت هر چی خوبه…
این داستان تقدیم به شما میلادم الان ۲۱ سالمه قد ۱۸۱ وزن ۸۰ بدن چهار شونه فِیس متوسط رو ب بالا.ساکن استان خوزستان . اجیم ستاره ۱۸ سالشه قد ۱۶۵ وزن ۶۵ سینها گرد و بزرگ کلا هیکلش نسبت ب سنش بزرگه انگار ۲۰ سالشه . بدنش تو پره کونش گرد ماهیچه ای رون های گوشتی…
این داستان تقدیم به شما لذت یعنی اینکه بعد از یک رو کاری مزخرف بیای خونه… ببینی خواهرت زیر دوست پسرش داره از لذت بیهوش میشه. بری با خشونت با دست کیر پسره را از کونش بکشی بیرون . شروع کنی به ساک زدن کیر بکن خواهرت بعد از اینکه حسابی از کیرش سیراب شدی نوبت به…
این داستان تقدیم به شما سلام من آریا هستم 24 سالمه،داستان از اونجا شروع میشه که پدر مادرم نوکر و کلفت یه خونه اعیونی بودن منم از بچگی اونجا بزرگ شدم خونه مال کارخونه دار بود که با زنش و سه تا بچش اونجا زندگی میکردن،من تو یه صانحه تصادف تو 10 سالگی پدر و…
این داستان تقدیم به شما سلام.فرزانه هستم ۴۵ ساله . لاغر و آروم با یه پوست خیلی خیلی لطیف. میگن شبیه ماریا کری هستم . بگذریم… *** من داستانهای مربوط به سکس با مادرزن رو میخوندم و میگفتم مگه میشه و داماد خودم رو تصور میکردم و اصلا برام قابل قبول نبود ولی چندماهه که…
این داستان تقدیم به شما سلام، من رهام و ١٨ سالمه،تعريف از خود نباشه خوشگلم ^_^ قدم ١/٧٠ و وزنم ٦٠ ، سايز سينه هام ٨٠ و يه كون حسابى گردو قلمبه دارم،داستان من براى همين ٣ روز پيشه،اينم بگم من تا الان سكس نداشتم ، اونم بيشتر براى ترس از دست رفتن ابروم بود.اما…
این داستان تقدیم به شما بادبان پاره،عرشه بی سکان…قایقم رفت و قبلِ ساحل مُرد پیکرش داشت وقتِ جان کندن…روی گِل ها تلو تلو می خورد دستم از هر چه هست کوتاه است…از جهان قایقی به گِل دارم بشنو اِی شاهِ گوش ماهی ها…دل اگر نیست،درد و دل دارم *** صدای چند ضربه به شیشه ماشین…
این داستان تقدیم به شما سلام من مهدیه یه دختر18ساله هستم باقد 172 و وزن 58 یه دخترخوشگل هستم .ازروزی که چشم بازکردم یه پسرخاله داشتم که همش چشمش به من بود این ورمیرفتم دنبالم بوداون ورمیرفتم دنبالم بودمن تمام نمازهام وروزه هام وواجباتم سرجاش بودهیچوقت هم جلوی هیچ کی بی حجاب نبودم .امانمیدونم این…
این داستان تقدیم به شما سلام. اسم من علی. 24 سالمه و می خوام بهترین سکس مو واستون تعریف کنم… *** اولش باید بگم که من از بچگی می دونستم گی هستم، اخه هیچ وقت از کیرم لذتی نمی بردم. همیشه این کونم بود که وقتی که حشری می شدم، حساس می شد. دوران دانشجویی…
این داستان تقدیم به شما سلام. اسم من سارا قدم 167 و وزنم 59 سینه های خوبی دارم ولی کونم معمولیه زیاد تپل نیست… *** من عاشق سکس خشنم یه روزی که خیلی حشری بودم زنگ زدم به دوست پسرم گفتم مکان جور کن اونم خونه دوستش رو جور کرد بهش گفته بودم که یه…