برچسب: داستانهای سکسی جدید


  • این داستان تقدیم به شما سلام اسمم ساراست من عاشق شیطنتم علی الخصوص شیطونی های یواشکی … *** مهمون داشتیم پدر شوهر جان و مادر شوهر عوضیم ! فری شوهرم زود اومد مثل همیشه که قرار بود خانوادش بیان داشت دستمالیم میکرد که زنگ درو زدن وا ؟؟ الان ؟؟ من هنوز آماده نبودم فقط…

  • این داستان تقدیم به شما من دون ژوان نیستم ولی تجربه سکس زیاد دارم.. دوستام بهم میگن مهره مار داری و بی ادباش میگن کس کفتار!  *** از سرکار برمیگشتم و خسته بودم.. یهویی یادم افتاد باید برای تولد خواهرزادم کادو بخرم و به پاساژ رفتم. تو مغازه دوتا فروشنده خانوم بودند که خیلی شیک…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من پیمان ۳۸ ساله از کرمانشاه هستم قدم ۱۸۰ و وزنم ۷۵ چشام هم سبز و پوستم هم سفیده همه رفیقام میگن تو خوشتیپی و هنوزم مجردم … *** من تو زندگیم با زن و دختر زیادی دوست بودم اما با اولین زنی که دوست شدم همیشه یاد و…

  • این داستان تقدیم به شما من یه مغازه خرازی کوچیک دارم که تو محل خودمون هم هست و مشتریام هم اهالی محلن و همدیگرو میشناسیم. تو همین محل من یه دوستی دارم بنام نادر که همسایمون هست و باهم بزرگ شدیم. این ماجرا درباره کردن مامان نادر هست که همین دیروز صبح اتفاق افتاد و…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. من آرمانم از لاهیجان خوشگل و سفید و کمی خجالتی.  بدون حاشیه میرم سر اصل مطلب… *** داستان برمیگرده به سال٨۹ اون موقع من با یه دخترازدوسال قبلش آشنابودم به نام مهسا که قبلاازدواج کرده بود قد متوسطی داشت من ۱۹ سالم بود اون۲۷ ساله بودباداداشش رفیق بودم بعدکم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام به همه ی دست به کیران عزیز . اسمم مهدیه و  این خاطره اولین خاطره ی سکسیمه که دارم مینویسمش و شاید طولانی باشه اما باحاله و ارزش خوندن داره و توصیه میکنم حتما بخونید . شاید مطالب سکسیش کم باشه اما کلی خندس . این خاطره برمیگرده به…

  • این داستان تقدیم به شما سلام به همه داستانی که امروز میخوام براتون تعریف کنم بر میگرده به پارسال همین موقع.من و دوستم محمد ۲ سال میشد که با هم آشنا شدیم.از روز اول آشنایی خیلی با هم راحت نبودیم تا اینکه یه روز اونو دعوت کردم که واسه شام با خانمش بیان خونمون.ساعت ۷میشد…

  • این داستان تقدیم به شما سلام محمد هستم 20 از تهران مفعولم، تو چت روم سایت خیلی دنبال یه اقاي سن بالای با شخصیت بودم تقریبا اول هفته یه اقایی بهم پیام داد 45 سالش بود و متاهل بعد از کمی چت کردن تو سایت ایدی دادم عکس شو فرستاد، قیافش عادی بود قد معمولی…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان میخوام داستان اولین باری ک کون دادمو بنویسم اول از خودم بگم اسممو مستعار میگم ولی بقیه اطلاعات واقعیع متین 20 سالمه قدم 175 وزنم 70 خدایی بدنم از لحاظ سکسی عالیه من ی مفعولم ولی مفعولی ک فقط عشق بازی و سکس سافت دوس دارم میخوام طرفم…

  • این داستان تقدیم به شما بردگی رو دوست دارم. ماشین تکون می خورد و نمی تونستم تعادلم رو حفظ کنم… – یک مرد مغرور و قدرتمند رو تصور می کنم و قدرت بازو و ارادش رو که با تنبیه و تحقیر خوردم می کنه، حتی تصورش تحریک و خیسم میکنه. نمی دونستم به کجا داریم…

  • این داستان تقدیم به شما ماهم یه همسایه داریم اسمش رویاست.یه زن چادری قد بلند که جوونیاش شناگر بوده.بدجور حشریم میکنه.پسراش بزرگ شدن .یکیش زن گرفته اون یکی ام هیچ وقت خونه نیست.شوهرشم سر کاره همش.احاس میکنم اونم بهم پا میده.از نگاهش معلومه شهوت داره رومن.ولی نمیدونم چجور برم جلو سر حرف و وا کنم.…

  • این داستان تقدیم به شما سلام به همه من میترا هستم خوب از خودم بگم نمیخوام دروغ بگم خیلی سفید و روشن نیستم اما خوب سبزه تیره هم نیستم پوستم به سفید میزنه قدم 168 هستش و وزنمم 57 لباسایی هم که تو دانشکده میپوشم خیلی خاص و اینا نیستن مانتو و مقنعه سیاه و…