برچسب: داستانهای سکسی جدید


  • این داستان تقدیم به شما سلام.من پوریا هستم بیست سالمه و میخام از اولین دختری که باهاش رابطه داشتم براتون بگم…. *** یک روز از تو گوشی خواهرم شماره یه دختر رو برداشتم و بعد از کلی مخ زدن باهام دوست شد و کم کم رومون بهم باز شد و شوخی های سکسی میکردیم.بهد از…

  • این داستان تقدیم به شما سلام داستانی که می خوام تعریف کنم عین واقعیته باور کردن یا نکردنش به خودتون بستگی داره … *** با خانومم بحثم شد از خونه زدم بیرون زمستان بود و جایی نداشتم برم برای همین اومدم دفتر کارم نشستم پای سیستم و گوشی تویکی از کانالهای صیغه یابی که تازه…

  • این داستان تقدیم به شما سلام ، من یک خواهردارم به اسم راحله. دخترخیلی زیبا وقشنگیه. دوسال ازمن بزرگتره . موهای خرمایی ،قد صدوهفتادوشش سانتی مترو باربی وسفید، این داستان که براتون میگم واقعیه. من با محمد پسرعموم رابطه داشتم و مفعولش بودم . خیلی کیرگنده و داغی داشت و من طوری شده بود که…

  • این داستان تقدیم به شما سلام.من پدرام هستم.۲۲ساله.از قیافم بگم،بدنسازی میرم و اگه تعریف از خود نباشه هیکل خوبی دارم.صورتم کشیده است،ته ریش دارم و چشمام هم مشکیه و کلا اونطور که اطرافیانم میگن خوشتیپ هستم بطوریکه توی دانشگاه چه پسر چه دختر میخواستن تورم کنن و به خاطر اوضاع مالی خانوادگی خوبی نداشتیم بهم…

  • این داستان تقدیم به شما مثل هر سه شنبه نشسته بودم رو مبل و چشمام به در بود که کی زنگش به صدا میاد  این سومین هفته انتظار بدون وصال بود دیگه داشتم باور میکردم که رفته و منو با تمام خاطراتم تنها گذاشته ساعت ۱۲ شد مطمئن شدم که نمیاد بلند شدم برق سالن…

  • این داستان تقدیم به شما سلام اسم من ارمان هست،۲۱ سالمه و میخواستم خاطره های واقعی در مورد زمان هایی که مادرم رو در حال سکس با دیگران دیدم براتون تعریف کنم. اسم مادر من سمیه هست و ۴۱ سال داره و سایز سینه هاش فک کنم ۸۰ و دارای باسن بزرگی هستند طوری که…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. من محمدم 20 سالمه یه مفعول فوق سکسی که حشرم دست خودم نیست الان که دارم این داستان و برای شما تعریف میکنم دوسال و نیم از ماجرا میگذره که بعدش مجبور شدم برم خدمت و از عواقب این کاری که کردم در اصل فرار کردم وقتی از 15…

  • این داستان تقدیم به شما سلام به همگی اولین کسی که من کردم حدود 20 سال قبل بود. رفته بودم بیرون و بی حوصله سر سی و سه پل نشسته بودم. تا حالا کس نکرده بودم. کون و گی بازی چند بار کرده بودم و چند تا بچه همسایه ها را گاییده بودم اما راستش بدجور…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان من اسمم امير٢٥ دوس داشتم يه خاطره كوتاه از خودم واستون تعريف كنم… *** راستش چند وقت بود يه حسي درونم به وجود اومده بود كه دوس داشتم تجربه يه بار دادن حس كنم علتش نميدونم شايد بيشتر به خاطر اين بود بدنم خيلي كم مو و سفيد…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان عزيز من ارشم ٢٧ سالمه اين خاطره كه ميخام تعريف كنم واستون بر ميگرده به ٥ سال پيش . يه خواهر زاده دارم كه الان ٢٢ سالشه به عبارتي اونوقت ١٧ سالش بود. قدش حدود ١٧٨ وزنش ٧٢ بود. يه بدن عاليييي و خوشكل و سفيد داشت. اونا…

  • این داستان تقدیم به شما سلام این خاطره مال دو سال پیشه من که ۱۶ سالم بود من قبلا تجربه کون دادن به رفیقم رو داشتم ولی تجربه با مرد غریبه رو نه… من تو کلش اف کلنز رفتم تو یک کلن گی که مال شهر خودم بود و پیام بازی و یکی پیدا کردم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام … مدت ۲ ساله که ازدواج کردیم ..زنم ۲۲ سالشه و اندامه ورزشکاری داره. همیشه وقتی تو خیابون میریم چشمای مردمو میبینم چطور دارن در میان. بیشتر اوقات حین سکس فیلم میزاریم که بیشتر حال بده. منم قبل از سکس اسپری میزنم تا بیشتر طول بکشه آخه زنم خیلی…