برچسب: داستان سکسی


  • این داستان تقدیم به شما سلام اسم من فرشید هست،27 سالمه،چهره جذابی دارم (البته اطرافیان بهم میگن)، یه رفیق داشتم عین داداشم بود،خانمش بارداربودودوقلو داشت،بخاطر جثه ضعیفی که داشت مجبور شد خواهرش رو بیاره پیش خودش که تو کاراش کمکش کنه… خواهرش یه خانم نسبتا تپل،قدبلند،29 سالش بود،اندام زیبا و باسن عالی   خانم دوستم…

  • این داستان تقدیم به شما الان توبیمارستانم دکتر داره خانمم رو معاینه می کنه . به زوراسکناس تونستم برا خانم وقت بگیرم ،بعدکلی بررسی گفت احتمال میدم سرطان باشه. که خانمم زد زیر گریه ،سرشو نوازش میکردم ودلداریش میدادم .به دکتر گفتم چطوری ادامه درمان بدیم .دکتر مارو به خانم دکتر مرادی معرفی کرد که…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من امیرم این داستانی که میخوام براتون تعریف کنم برمیگرده به پاییز سال ۹۶. من عمه دارم که اسمش هانیه هستش. این داستان برا وقتیه که من ۱۷ سالم  بود. *** عمه من بعد از چند سال کار تلاش بالاخره یه شوهر پولدار نصیبش شد و دگ دست از…

  • این داستان تقدیم به شما باسلام خدمت ملت همیشه در صحنه خاطره ای که میخام بگم تقریبا واس دوسال پیشه یعنی زمانی که هجده سالم بود… ***   داستان از اونجا شروع شد که تعطیلات عید بود و من اون زمون محصل بودم یکی از روزا طبق معمول مهمون اومد خونمون و بعد احوال پرسیو…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من اسمم مهران هست و بچه شیراز قد 175 و وزن 82 و 36 سالمه و قیافه معمولی دارم… در ضمن من ازدواج کردم و الان دوتا بچه دارم چهار سال پیش یکی از فامیلای خانمم که یه پسر روستایی و کارگر ساختمون و عمله و بنایی بود ازدواج…

  • این داستان تقدیم به شما من  یه دخترم که میخوام براتون بنویسم. شاید کمتر پیش بیاد یه دختر تو جامعه ی ما بخواد خاطرات سکسی شو شیر کنه.اما من همیشه از تابوها متنفر بودم.به نظر من سکس هم جزوی از زندگیه و نیاز جنسی یه نیاز طبیعیه که توی اکثر موجودات زنده وجود داره.فرهنگ غلط…

  • این داستان تقدیم به شما با سلام امینم 35 میخوام فانتزیم که تبدیل شد به واقعیت رو براتون تعریف کنم *** 77: امین35متاهل 77: تهران سارا دوجنسه: خانومت چند سالشه 77: 27 77: ندا سارا دوجنسه: ندا مذهبی یا نه 77: بله متاسفاه 77: البته یه مدته که داره مانتو میپوشه سارا دوجنسه: دوس داری…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من یاشار هستم 32 ساله مهندس عمران یک شرکت ساختمانی دارم درامدم هم خوبه یعنی دارم اینارو میگم که بدونید حتی بعضی ها دنباله پول هم نیستن داستان از اونجایی شروع شد که من داشگاه ازاد رشته عمران قبول شدم اون موقع دختر برادر ناتنیم عسل 11سالش بود من…

  • این داستان تقدیم به شما سلام به همه ی دوستان امروز میخوام یکی از خاطرات خودم رو براتون تعریف کنم . اسم من رضا است و این جریان مال دوسال پیشه که من ۱۷ سالم بود . راستش من توی دوران مدرسه اصلا وضع خوبی نداشتم چون همه ی بچه ها روم شق بودن ولی…

  • این داستان تقدیم به شما روزی روزگاری در یکی از شهرستان های ایالت پِنسیلوانیا دختری زندگی میکرد سگ حشر و آلت پرست که کوثر نام داشت.(شاید براتون سوال پیش بیاد که چرا یه شخص وسط آمریکا باید اسمش کوثر باشه که باید به عرضتون برسونم داستانه خودمه دوس دارم رابطه اسم با لوکیشن مث گوز…

  • این داستان تقدیم به شما سلام علی هستم۱۹سالمه تازه عضو شهوانی شدم این خاطره گی هستش اگه دوس ندارین نخونین من قدم ۱۸۰ وزنم۷۰ لاغر اندامم با کیرحدود۱۵ سانت این خاطره مال بهمن ۹۶ هستش… ***   یروز تو مغازه نشسته بودمو با بچه ها کس میگفتیم  ک الیاس همکارم گف یه نرم افزار جدید داره…

  • این داستان تقدیم به شما سلام .من بار اولمه که داستان مینویسم واسه همین الان قلبم از دهنم داره میزنه بیرون .من شیرین ۴۰ سالمه پوستم سفید و موهای طلایی رنگ دارم که عاشق پوشیدن لباسای رنگی مخصوصا قرمزم … *** .سه سال پیش یه داماد به جمع خونواده ی من اضافه شد که خیلی…