برچسب: داستان سکسی


  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان من مهناز هستم 34 سالمه داستانی که میخوام تعریف کنم مربوط به 6 ماه پیش میشه   من و شوهرم حسین حدودا 8 ساله باهم ازدواج کردیم حسین ادم خیلی مهربون و منطقی هستش تنها عیبی که داره از لحاظ جنسی نمیتونست سیرم کنه و شاید در ماه…

  • این داستان تقدیم به شما جک با یک کیسه پلاستیکی بزرگ از پوشک یکبار مصرف در یک دست و در دست دیگرش دو کیسه از مواد غذایی وارد خانه شد و در حالت نامتعادل با پشت پا در را بست، بسته ها را روی میز آشپزخانه گذاشت. “مامان؟” جوابی نشنید او در اتاق خواب نگاهی…

  • این داستان تقدیم به شما اون شب امیر و زنش بابچه ها مهمون ما بودن تاآخرای شب گفتیم وخندیدیم ساعت یک نیمه شب خواستن برن خونشون که نذاشتیم وگفتیم فردا تعطیله همین جا بمونین که اونا هم. قبول کردن از سر شب نقشه کردن مژده زن امیر رو کشیده بودم خیلی وقت بود تو کف…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من نسرین هستم چهل سالمه دوتا پسر دارم، سپهر هفده سالشه سهراب چهارده، شوهرم محمد هم چهل و پنج سالشه، زندگی خوب و آرومی داریم…   داستانی که میخوام تعریف کنم برمیگرده به دو ماه پیش که پسر همسایه که اسمش پوریاست و شونزده سالشه و دوست مشترک پسرامه…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من حسن هستم 45 سالم هست. داستانی که میگم شاید زیاد سکسی نباشه ولی از خوندنش پند میگیرید و این داستان برمیگرده به 4 سال پیش. من رابطم با زنم خوب بود و هیچ مشکلی هم نداشتیم نه از نظر مالی و نه از نظر جنسی و نه از…

  • این داستان تقدیم به شما سلام‌النازم سی سالمه و دو ساله که تو فردیس تو ی اپارتمان ۲۰ واحدی مجردی زندگی میکنم همسایه روبروی اپارتمانم ی پیرمرد و پیرزن هستن که خانمه از اون محجبه هاست و زیاد هم از من خوشش نمیاد…اینم بگم قیافم جوریه که همه مردا جذب میشن بهم …ی مدت بود…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من 25 سالمه میخام اولین بار که وارد کون دادن شدم رو براتون بنویسم امیدوارم خوشتون بیاد دفعه اولم من 9 سالم بود ما تو کوچه با بچه ها ظهر ها کارت بازی میکردیم 1 پسره چشم سبز به نام عباس تو محل بود که 19 سالش بود محل…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من علی هستم 14سالم بود یه دختر عمو زیبا دارم که خیلی اندام سکسی داره همیشه دوست داستم اونو بکنم ولی از بچگیم فقط خودمو بهش میمالیدم و اونم. چیزی نمیگفت یه سال که من رفتم کنارش خوابیدم وقتی چشم به کونش زیبا تپلش افتان کیرم باد کرد و…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان من شروینم 18 سالمه میخوام براتون ماجرای خیانت مامانم به بابام رو بنویسم بابای من 42 و مامانمم 38 سالشه و زندگی متوسطی داریم. بابام به تازگی خونه و ماشینش رو فروخته و به همراه شریکش سرمایه گزاری کردن. ما هم موقت خونه بابابزرگ پدریم زندگی میکنیم تا…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوباره من اميرحسينم و چند وقت پيش داستان آنال سكس با مامانم فرستادم الانم ميخوام ماجراي سفر كردن با مامانمو بهتون بگم .   خوب معرفي و چيزاي ديگ ميزارم كنار ميتونين برين داستان مامانم يه ميلفه رو بخونيد و از من و مامانم اطلاعات بدست بياريد . تقريبا…

  • این داستان تقدیم به شما سلام.زهره هستم 34 سالمه حدودا 8 ساله ازداوج کردم راستشو بخواین خیلی دو دل بودم که داستانمو بفرستم یا نه…   من حدودا 8 سال پیش با محسن ازداج کردم محسن ادم خیلی مهربون و دوست داشتنی هستش اما راستش از همون اوایل ازداواج از لحاظ جنسی خیلی فعال نبود…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من شایان هستم از رشت هجده سالمه قدم صد و هشتاد و دو وزنم هفتاد کون گنده و نرمی دارم داستانی که میخوام تعریف کنم ماله چند وقت پیشه   من قبلاً کون داده بودم برای همین میدونستم چطوریه و چه لذتی داره خیلی وقت بود که هوس کرده…