این داستان تقدیم به شما سلام دوستان. این اولین داستانمه که مربوط به اولین سکسم با یه زنه یعنی قبلا با دختر حال کردم ولی با کسی از جلو حال نکرده بودم من تو تهرون به دنیا اومدم ولی به خاطر شغل پدرم چن سالیه اومدیم شهرستان ولی هر سال تعطیلات اونجام حدود دو سال…
این داستان تقدیم به شما سلام. اسم من سارا.من 17سالمه و همیـــــــــــشه حشری هستم… *** یه روز داشتم تو اتاقم فیلم سوپر میدیدم…اوووووووف.خیلی بد بود.مَرده کیرِشو،میکرد تو کس خانومه.منم بد جور کسم خیس شده بود.نمیدونستم چیکار کنم.زنگ زدم دوستم رعنا و قضیه رو براش تعریف کردم.گفتم دلم کییییییییییییر میخواد….اونم گفت که یهکیر مصنوعی داره و…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه. اسم من علی هست هجده سالمه و واقعا کون خوبی دارم خب من خیلی با مردهای گی سکس چت کردم اما همشون یا تو شهرمون نبودن یا منصرف شدن.چند روز پیش ایمیلی گرفتم که توش نوشته بود گی سی ساله هسم از کاشان چشام برق زد…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه. این داستان بر میگرده ب چن سال پیش اینم بگم ک اسم من انیتا هست و 25 سالمه و تو کرج زندگی میکنم دو سال پیش وقتی ک خونمون بودیم مامانم بهم گف ک عمم و شوهرش قراره بیان خونمون و منم ب همین خاطر مجبور شدم…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان.من اسمم علیرضاس بچه پایین شهر مشهد.من صبحا سر کارم عصرا با ماشین مسافر اینور اونور میبرم برا کمک خرجیم در ضمن متاهلم.بماند *** ی شب تو مسیر یه خانم دیدم چند متری ازش رد شدم ولی بوق زدم گفتم من که دارم مسیر رو میرم اونم سوار کنم دنده…
این داستان تقدیم به شما سلام .علی هستم 17 مشهد از خودم بگم که قدم 1:70 و وزنم 60 هست این داستان ک میخوام بگم مال چن ماه پیشه که به یه نفردادم… *** خوب بریم سر داستان یه روز تو ایستگاهه اتوبوس وایساده بودم که یه ماشینه اومد و ازم آدرس یه جارو پرسید…
این داستان تقدیم به شما سلام .من پریام 17 مشهد این داستانی ک میخوام براتون بگم مربوط ب امساله. من تا حالا رابطه ایی با پسر نداشتم حتی دوست پسرم نداشتم همه ی دوست های دبیرستانم دوست پسر دارن اما من سرم تو درسو مشق بود یجورایی بدبختیم از اول دبیرستان شروع شد ک بابام…
این داستان تقدیم به شما سلام.من مهرانم اول اینکه من سی و دو سالمه واز دواج کردم دوتا خواهر زن دارم که بخاطر رفتارای خودشون تو کفشون بودم اما بلاخره یکیشونو کردمو براتون تعریف میکنم. از اونجایی که مردا فنی ترن هر مشکل فنی واسه خانواده زنم میافته اول بمن زنگ میزنن و در مرحله…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان داستانی که میخوام برایتان تعریف کنم مربوط میشه به 5 ماه پیش موقعی که من تازه 18 سالم بود من قدم 183 وزنم 69 . *** ما کلا با فامیل های مادریم خیلی رفت امد داریم جوری که هفته ای 3 بار هم دیگرو میبینیم مخصوصا با دایی…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه. میخوام داستان حال کردن خودمو با دختر خالمو بگم که ماله حدود 3 ساله پیش. *** دخترخالم یه ساله بزرگتر از منه. اون موقع فصل امتحانات بود که من به مامانم گفتم میخوام برم پیش سحر (دختر خالم) که مامانم با خالم حرف زد گفت باشه بیاد بعد من…
این داستان تقدیم به شما بعضی از روزهای هفته ، دَم عصر که میشه از سَر بیکاری ، هر ازگاهی به بوتیک یکی از دوستان سر میزنم و سه چهار ساعتی مشغول گپ زدن با رفقا میشم و گاهی هم اگر پا بده با مشتری های زن یا دختر هم ،سرگرم لاس زدن میشم و…
این داستان تقدیم به شما سلام به همگی دوستان شهوتناک من علی هستم و میخوام داستان خودمو براتون تعریف کنم… خیلی وارد جزیات نمیشم یه عموی جاکش حروم زاده دارم که به کون مرغ هم رحم نمیکنه وقتی شش سالم بود یه روز منو با خودش میبره تویه یه خانه باغ و با اون سن کمم…