برچسب: داستان های سکسی


  • این داستان تقدیم به شما سلام من بردیا هستم کونی و بیغیرتم روی مامانم یادمه وقتی مدرسه بودم بچه ها فحش ناموس میدادن بهم و من خوشم میومد اما بروز نمیدادم وقتی بهم میگفتن کس مامانت خیلی خوشم میومد که دارن اسم کس مامانمو جلوم میارن و خیلی حشری میشدم مامانم اسمش مریم ۴۱ ساشه…

  • این داستان تقدیم به شما سلام این داستان مال پارساله یه شب با دوستم که اسمش اینجا میزارم رضا توی پارک نشسته بودیم که گفتیم بریم دوچرخه کرایه کنیم یکم ورزش کنیم.رفتیم دوچرخه هارو گرفتیم و شروع کردیم به چرخیدن بعد از یه ساعت دوچرخه سواری به یه جایی رسیدیم که داشتن موزیک عربی پخش…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان, بعد از خواندن این داستانها خیلی دوست داشتم تجربه کنم یا سکس ضربدری یا سه نفره، کم کم موقع سکس با خانومم اسم بعضی از دوستام رو میاوردم، احساس کردم خانومم خوشش میاد، چون هردوتا حشری هستیم، تا اینکه خانومم قبول کرد و یکی از دوستام رو دعوت…

  • این داستان تقدیم به شما سلام به همگی اسمم رامین متاهلم ۳۳ سالمه، اوایل زندگی خیلی غیرتی بودم اما بعد از یک اتفاقی فهمیدم لذت بی غیرتی چیه و من کجام! از زنم بگم اسم زنم مریمِ ۶ سال از خودم کوچیک تره قدش بلنده تقریبا ۱۸۰ کونشم بزرگه با رنگ پوست سفید ، ما…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من اصلا گی نیستم ولی فقط جق میزنم و خب این منو خیلی اذیت میکنه یه رفیق دارم که یجورایی بچه #خوشگله … خودم چند بار تو فکر بودم بکنمش از چند تا از رفیقام شنیده بودم که چند بار ترتیبشو دادن و کونیه منم با خودم گفتم این…

  • این داستان تقدیم به شما ۳۸ سالمه و مشاور خانواده ام… دو سال پیش بدنبال منشی برای دفتر بودم یکی از دوستان خانمی رو معرفی و سفارش کرد که خیلی هواشو داشته باشم قرار گذاشتیم که بیاد برای مصاحبه وقتی دیدمش جا خوردم خیلی حوشگل و خوش هیکل بود. اصلا زیباییش کافی بود تا بلافاصله…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من سعید هستم و این داستان بیان ماجرای هست که بین من و همسایمون اتفاق افتاد . خب بزارید یه چیزی را بگم راستش من چند سالی هست که تو سایتهای سکسی #ایرانی میچرخم و تو همین سایت #شهوتناک هم خیلی میام و سرمیزنم و داستانهای زیادی هم خوندم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام به دوستان شهوتناک‌.قبلا سه تا خاطره از دوتا خواهرام و دختر داداشم و براتون نوشتم‌.این اتفاق که میخوام تعریف کنم ده روز پیش با خواهر کوچیکم که تو خاطره ای که قبلا گفتم،همونی که ۹ سالش بود و رفته بود تو زیرزمین و دامنش و داده بود بالا و…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. همسرم پرستو اندام خوب و درشتی داشت #سینه بزرگ #۸۰ کون بزرگ همسرم خیلی مذهبی بود چادر سرش میکرد اما تو سکس خیلی حشری میشد یه روز تو سکس گفتم بریم جلو اینه سکس کنیم تعجب کرد اما قبول کرد که بریم جلو اینه داشتم از کون با زنم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام به همه دوستان. این اولین داستانی که تا حالا می نویسم این قضیه بر میگرده به چند وقت پیش.یه روز خواهرم بهم زنگ زد که برم خونشون چون اونا میخواستن برای دوهفته برن مسافرت منم برم کلید و بگیرم که مواظب خونشون باشم.توی مسیر که داشتم میرفتم دیدم صدمتر…

  • این داستان تقدیم به شما سلام، من مریم هستم، 18 سالمه، زن عموم اسمش لیلا هست، یه زن 39 سالس، هیکل درشت و گوشتی و ورزشکاری داره، قد 1.73، وزن 78کیلو، رونای فوق العاده قدرتمندی داره، سینه هاش خیلی رو فرمن، دو برابر سینه های مامانم هستن، بازوهاش هم زبانزده، تو کل فامیل کسی زورشو…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من آرمانم داستانی ک میخوام تعریف کردن دادن من ب 4 تا از رفیقامه ک خیلی الکی الکی کردن منو و هنوزم ادامه داره   البته الان یه پولیم دستمو میگیره من بدن خیلی خوبی دارم همیشه جلو آینه خودمو انگشت میکنم و کلا هرجا ک باشه من انگشتم…