برچسب: داستان های سکسی


  • این داستان تقدیم به شما سلام جیگرا من یه خواهرزاده دارم که دو سال از خودم بزرگتره . من ۲۴ سالم اون ۲۶ سالشه . من حسینم اون #سهیلا . سهیلا متاهله و سه بچه سه سالم داره .قدش ۱۶۰ سینه هاش هفتاده . قبلا ک شیر داشت ۷۵ میشد. کونشم نسبت به قدش بزرگه…

  • این داستان تقدیم به شما با صداى فرياد مادرم از خواب پريدم، داشت با عصبانيت داد ميزد: -بچه مگه مدرسه ندارى تو؟! ساعت ٩ شد! با استرس از جام بلند شدم و به ساعت نگاه کردم، واقعاً ساعت نزديکـ نه بود. سريع لباسامو پوشيدم و بدون صبحانه از در زدم بيرون. باز هم مدرسم دير…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. داستان از اونجایی شروع شد که من با یه دختر به اسم #پرنیا آشنا شدم اولش فقط با هم حرف میزدیم و اصلا رابطه ای بینمون نبود ولی تو همون حرف زدن هم حشری بودنشو نشون میداد 15 سالش بود،قدش حدود 165 و وزنش یکم زیاد بود و تپل…

  • این داستان تقدیم به شما باسلام راستش من هم متاهل هستم دوتا هم بچه دارم اتفاقی هم که میخوام براتون بگم برام رخ داد سال نو و شش بود. اتفاق از اونجا شروع شد که من وخانومم رفته بودیم دم ور مدرسه دخترم که خانمم رفت داخل مدرسه که دخترمو بیاره موبایل من زنگ خورد…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من شاهینم این داستان برای همین به مدت پیشه. #بیست سالمه من پسری با پوست تقریبا روشن قیافه هم یکم از عادی بهتره قد ۱۷۵ دختر داییم #مهسا #پونزده سالشه البته میگم پونزده ولی خب قدش برای یه دختر بلند اندامش مثل یه #دختر بیست بیستو پنج ساله اس…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من احسانم و این داستان برمیگرده به سه چار سال پیش که تقریبا 16 سالم بود . ما تو یه شهر کوچیک زندگی میکنیم از اینایی که همه داخلش همدیگه رو میشناسن ،میشه گف شبیه یه روستای بزرگ . خب بریم سر ماجرا : مدرسه ما یطوری بود که…

  • این داستان تقدیم به شما من کیارش هستم، 32 سالمه موی جو گندمی استیل ورزشی و تحصیل کرده هم هستم و تو کارم هم خدارو شکر خیلی موفقم و راستش آدم سرشناسیم و خیلی برای موقعیتم زحمت کشیدم و الانم همین کارو می کنم و هر روز در حال تلاش هستم. همیشه دنبال یه دختر…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من علی هستم و امروز میخوام خاطره سکس فوت فتیش و خوردن پاهای #عارف دوست صمیمیم رو براتون بگم .من الان ۱۷ سالنه و این داستان مال دو سال پیشه وقتی که ۱۵ سالم بود .منو عارف هم کلاسی بودیم من از روز اول عارف رو خیلی دوست داشتم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام به همه این داستان نیست خاطرست من پدرامم 26 ساله 4 سالی میشه ک ازدواج کردم اوایل زندگی همه چی اوکی بود تا اینکه متوجه گذشته تلخ همسرم شدم وقتی ازش خواستم ک همه چیزو واسم از گذشته تعریف کنه اولش انکار کرد و بعد با کلی دعوا و…

  • این داستان تقدیم به شما من اسمم بهروز و یه برادر دارم که با اختلاف 2سال از من کوچکتره و یه خواهر دارم که 2سال از من بزرگتره. اگر بخوام به سن بگم من 32 وبرادرم30 و خواهرم 34 سالشه. اسمه برادرم شهروز و اسم خواهرم مرجان . بزارید اول یه مقدمه پیش از اتفاق…

  • این داستان تقدیم به شما من امید هستم ۲۶ سالمه داستانی که میخوام تعریف کنم مربوط میشه به تابستون امسال که یه سکس لذت بخش برام اتفاق افتاد من یه پسردایی دارم که بهش میگم دایی چون سنش زیاده و یه عروس دایی دارم که بهش میگم زندایی با همون اسمی که صداش میکنم براتون…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من احسان هستم 33 ساله 180 قدمه 82 وزنم گاهی هم ورزش میکنم من برعکس همه تو سن کم با سکس اشنا شدم اگه خاطرات سکسیم رو بنویسم یک #سایت کامل نیازه ولی در کل علاقه ی شدیدی به سکس دارم انواع سکس رو تجربه کردم بجز سکس با…