برچسب: داستان های سکسی


  • این داستان تقدیم به شما سلام . من مهرسا هستم این اولین باره میخوام داستان بنویسم البته داستان که نه یکجور خاطره … بنابه رسم تموم داستان هایی که توی سایت خوندم اول باید مشخصات ظاهری خودم رو بدم من از وقتی یادم میاد هم دختر پری بودم و هم بلند 173 قدم و 70…

  • این داستان تقدیم به شما سلام.این داستان رو مینویسم که عبرتی باشه برای همه این داستان مال هفته پیش هست که تلگرام نصب کردم که بعد از یکی دو ساعت دیدم چندتا دوستام پیام دادن تو تلگرام بعد منو اد کردن تو گروهها.منم شروع به چت کردن کردم بیشتر اعضاشون از شهر خودمونواطراف اون بودن.تا…

  • این داستان تقدیم به شما سلام خدمت همه دوستای گلم.   میخوام خاطره جالب از کون دادنمو براتون تعریف کنم.یه مقدمه بگم بعد برم سر اصل ماجرا.اسمم سجاد 18 سالمه قد 170 وزن 70 سبزه.من یک پسر دایی دارم که اسمش پدارمه.پدرام دو سال از من بزرگتره و قدش از من ی خورده بلندتره و لاغرتره.یکی…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من مهدی هستم بیست ساله از تهران… ما یه همسایه داریم اسمش شهین جونه که خیلی خوشگل و نازه یه بدن سفید و گوشتی سایز ممه هم تقریبا 85 یه کون داره که خیلی بزرگه و موقع راه رفتن تلپ تلوپ میکنه یه دختر سه چهار ساله هم داره شوهرش هم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام اسمم سحره میخدام خاطره سکسمو براتون بگم… *** داغ بودم کسمم خیس خیس بود قبلا داده بودم بازم میخواستم زنگ زدم به بی افم بیاد خونمون کسی نبود اومد و بعد ی لب گرفتن حسابی وحشیانه لختم کرد سینه هامو گرفت خورد نوکشو له میکرد میگفت جووووون ممتو بخورم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام اسم من رضاست. چند وقتیه  داستان ها رو میخونم اولین باره داستان میفرستم خاطره ای که میخوام از سکسم براتون تعریف کنم مربوط میشه به همین امروز بعد از ظهر …   توی محلمون یه آرایشگر داریم به نام اقا محسن من از چهار سال پیش همیشه پیش اون…

  • این داستان تقدیم به شما سلام . من علی هستم از یکی از شهرای اطراف بوشهر ، 17 سالمه و بلند قد هستم، اندام پری دارم ولی چاق نیستم. من از 15 سالگی بالغ شدم و به لطف فیلم سوپر فهمیدم ک کس و کون چیه و فهمیدم خیلی حشری هستم، هم نسبت به مرد…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان خوب و گلم . من مسعودم و 20 سالمه و قدم 185 و وزنمم 90 . زندگیمو و شخصیت و این حرفارو فاکتور میگیرم چون حوصله نوشتن ندارم و شما هم نمیخونید .میریم سر اصل داستان و اتفاق ما …   یک ماه پیش بود که رفتم مغازه…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. من حمیدرضام که قبلاً داستان امین رو دوشیدم نوشتم. یادمه اوایل شهریور بود که رفته بودیم بابلسر مسافرت. بابام بابل کار داشت و منم خواستم برم. از قبل نقشه شومی کشیدم و از امین خواستم باهامون بیاد. جالبه که امین از اون روز هیچی تو ذهنش نمونده بود. فقط…

  • این داستان تقدیم به شما سلام.   اسم من فرهاد ٢٣سالمه اين خاطره كه ميخوام واستون تعريف كنم از دوران سربازي دوران اموزشي تهران…..من بدنم كاملا بدون مو سفيد و خوشگله و باسن هاي خيلي خوشگل و گردي دارم طوري كه اصلا روم نميشد جلوي بچه ها لباساهم رو عوض كنم چون واقعا دوس نداشتم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. من نرگسم 22 سالمه ساکن کرجیم من 2 ساله پیش با پسری به اسم راشد آشنا شدم طوری بود که راشد هر روز همیشه میدیدمش چون ورزش کار بود خوشم میومد ازش و خیلی دوست داشتم باهاش دوست بشم راشد ام 22 سالشه قدش نه بلند و نه ام…

  • این داستان تقدیم به شما سلام به همه ی دوستان حشری و دست به کیر.این خاطره که میخوام بگم مربوط به 4سال پیشه… *** اسمم امیره. دایی من ناراحتی قلبی داشت و عمل کرده بود ودکتر گفته بود از پله بالا و پایین نشو به همین دلیل خونه مادر بزرگم بستری بود و استراحت میکرد به…