برچسب: داستان های سکسی


  • این داستان تقدیم به شما با سلام. من احسان 15 سالمه از رشت و بابام فوت کرده من و مامانم تنها زندگی میکنیم…   از مامانم بگم باسم مامان من براتون یه زن سفید 33 ساله که بسیار خوشگل هستش اندامش لاغره اما کونش بسیار گنده اس من از بچگی فقط آرزوم بود که یه…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. من آلاله م ٣٣ سالمه، اين يكي ازچند تا خاطره سكسي محدود زندگيمه مه كه مال ٢١ سالگيمه، امشب تو يكي از داستانهاي شهواني يه چيزي خوندم كه ياد اون شب افتادم گفتم بد نيست براتون بنويسم،يكم از خودم بگم , هجده سالگي دوست پسر فابريك داشتم تا ٢٠…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. اسم من مهدیه .من 23 سالمه قد تقریبا بلند و مربی شنام.   ماجرا اونجا شروع شد که یه پسر خوشگل ناز که همه ی ادا اطواره دخترا رو داشت ثبت نام کرد کلاس شنا شبانه استخر ، منم مربی اونجا بودم همیشه تا ساعت 3 اونجا بودم خلاصه گذشت…

  • این داستان تقدیم به شما سلام .من بهنامم .قیافم تقریبا خوشکله و هیچ مویی توبدنم ندارم . داستانی که میخاک بگم مال چند روز پیشه …   پارسال ما بخاطر شغل بابام مجبور شدیم از شهرمون بریم به شهری که سه ساعتی با جای قبلی فاصله داشت.اونجا یه خونه تو یه آپارتمان بهمون داده بودن روز…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. من شروین هستم. 20 سالمه. همیشه دوست داشتم یه داستان بنویسم اما همش احساس میکردم چون خاطره ام اونقد قابل قبول نیست مجبورم یه خورده کسشر قاطیش کنم و جقی بازی در بیارم.واسه همین پشیمون میشدم.اما امروز بلاخره به اون نقطه رسیدم که بتونم داستان خودمو واسه همه تعریف کنم……

  • این داستان تقدیم به شما سلام . من محمد هستم 27 سالمه اولین باره می خوام این داستان که بینه خودمو زنم هستو بنویسم نگار زنه منه که 3 ساله تو هلند با هم زندگی می کنیم بدنش مثل مدلاس و کس سفیدی داره… بعد ازدواج با نگار خیلی سکس می کردیم و همیشه از…

  • این داستان تقدیم به شما سلام . این دومین خاطره از سکس من با النازه این خاطره بر میگرده به یه ماه پیش خوانواده ی ما و عموم اینا با هم رفته بودیم به یه مسافرت و تو خونه ی یکی از اقواممون بودیم که خودشون اونجا نبودن .از خوش شانسی من برادر و خواهر…

  • این داستان تقدیم به شما با سلام امروز میخوام خاطره اولین سکس زندگیمو با نامزدم براتون بنویسم من رضا هستم اسم همسرمم بهاره (البته اسامی جعلی هستن) خیلی مختصر از خودمون و شروع داستان براتون میگم تا برسیم به اصل مطلب…   ما ساکن یک شهرستان کوچیک تو شمال کشور هستیم و سه سال پیش…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان. اسمم حامد 23 سالمه دانشجو هستم و همیشه عاشق سکس با مادرم بودم ولی هیچ وقت فکر نمی کردم که روزی میاد که با مامانم سکس داشته باشم،مامانم سهیلا 41 سالشه با سینه های نسبا بزرگ و هیکلی تقریبا تپل اما یه زن حشری و کاملا سکسی و داغه…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. ماهان هستم 17ساله از تهران از خودم بگم 78کیلو وزن 170 قد و چهره نسبتا خوبی دارم میخوام یکی از خاطراتم رو براتون بنویسم…   من چند سالی میشه فهمیدم به گی علاقه دارم و بیشتر دوست دارم بدم تا بکنم اواین که کسی نبود باعاش حال کنم البته…

  • این داستان تقدیم به شما سلام. من سیسی هستم 48 سال دارم. رابطه ام با زنم ( زهره ) خوبه و همدیگر را خوب ارضاء می کنیم. چون بچه نداریم اکثراً تو گشت و گذار هسیتم و خوب حال می کنیم. من کیر کلفتی دارم و دیر ارضاع می شوم و بسیار حشری هستم و…

  • این داستان تقدیم به شما سلام به همه. این خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم بر میگرده به چند سال پیش وقتی من تو دانشگاه یکی از شهر های اطراف قبول شدم و رفتم دانشگاه…   راستی از خودم بگم من قدم 170 وزنم 65و پوستی سفید دارم و سینه هام هم بزرگ نیستن…