این داستان تقدیم به شما من تا حالا دو بار کون دادم یه بار در بچگی در سن 15سالگی و یه بارم تابستون امسال در استانبول..من گی نیستم اما دویت داشتم تجربه کنم و واسه کسی ساک بزنم و منو بکنه .من آرمان هستم 22 ساله 180 قدم 70 وزن . یه تور 4 روزه…
این داستان تقدیم به شما صبح طبق معمول با صدای کاسه قابلمه هایی که مادرم واسه ناهار درست کردن اینور اونور میکرد بیدار شدم یکم روی تختم نشستم خواب که از سرم پرید رفتم توالت مامانم چسبیده بود به در توالت و مرتب حرف میزد سهیل جان مامان قربونت بره بیا این ظرفای خاله…
این داستان تقدیم به شما سلام، من شيمام ٢٩ سالمه ازشمال. اين اسم مستعارمه بين مشتري هام ، خيلي راحت بگم ، جنده پولي ام ، اكثرا هم با مردهاي بالاي ٤٠ سال بودم، ١٦ سالگي از راه مدرسه با بچه محلمون كه ٢٣ ساله بودو عاشق هم شده بوديم فرار كردم رفتيم تهران…
این داستان تقدیم به شما سلام میخوام از خواستگاریه عجیب و سکسی خودم بگم… من دانشجوی پزشکیم پارسال سال دومی بود که دانشگاه بودم ترم اول ی استاد خیلی جوون و از خود راضی برای یکی از درسای سختمون اومد از همون اول باهمه بد تا کرد …اون ترم نصف کلاس درسشو افتادن……من با…
این داستان تقدیم به شما سلام .داستانی که میخوام بگم بر میگرده به یه سال پیش… اسمم علی ه یه داداش دارم که امیره و 2ساله ازدواج کرده مینا زنش هم سن من از امیر 3سال بزرگتره قدش 160. وزنش 60 چشای روشن و پوست سبزه ای داره سینهای 75.همیشه جلوم با تاپ و شلوارک…
این داستان تقدیم به شما من از همون بچگی نسبت همسن های خودم اکتیوتر بودم به حدی که توی صف میرفتم پشت سر کسایی که خوشگل تر بودن وایمیسادم و خودمو بهشون میمالوندم. تو خونه هم هروقت تنها بودم بازی من این بود که دودولمو بمالم پسرهایی که قبل بلوغ با دودولشون بازی کردن میدونن…
این داستان تقدیم به شما سلام امیر هستم 27 ساله از تهران. من یه مغازه موبایل فروشی دارم و خودتون می دونید کلی مشتری جورواجور. یه روز یه خانمی با بچه حدودا 2 سالش اومد تو مغازه واسه خرید سیم کارت. زن جذاب و خوشگلی بود البته به جز بینیش که بزرگ بود. بعد صحبت…
این داستان تقدیم به شما با سلام خدمت شما دوستان عزیز. مطلبی رو که میخونید داستان زندگی من و زنم لیلا هست… بر میگردم به قبل از اینکه من با لیلا ازدواج کنم و چجوری شد ما با هم ازدواج کردیم. من تو سن کمی ازدواج کردم من یه دوستی داشتم به اسم ارش…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان. من هميشه خواننده داستانها بودم ولی امشب تصميم گرفتم يكي از خاطرات سكسيم رو بهتون بگم … من يك مغازه در يكي از بازارهاي معروف بندرعباس دارم. متاهل هستم و ٣١ سالمه و كلا مشخصات متوسط رو به بالا دارم. مغازه م مربوط به خانوماس ، يك روز…
این داستان تقدیم به شما سلام . من شایان هستم 27 سالمه با همسرم نگار تو هلند زندگی می کنم واسه اینکه باور کنید داستانم واقعی هست بایید بگم سکس من با نگار تو استخر شهر المیره که یکی از شهر ها نزدیک امستردام هست المیره موزیک ویک بود اونجا یه سالن ورزشی بود که کنارش…
این داستان تقدیم به شما سلام، ياسي هستم، ٣٥ ساله از تهران ،ميخوام اولين سكس خودمو و شوهرمو براتون بگم… اول خودمو بگم ،٢٣ سالگي ازدواج كردم ٢٨ سالگي جدا شدم،قيافه م خوبه در مجموع سكسي م، شوهرم ٤٦ سالشه، قد بلند و با هيكل ورزشكاري، البته ورزش كار نيست ولي مدل بازو هاش…
این داستان تقدیم به شما سلام من سامانم 21 ساله قد 170 وزنم 63 کیلو دانشجوام ولی املام ریده به بزرگی خودتون ببخشید. اکثرن بگی می پوشم این داستان اولین و اخرین گی منه با یه نتیجه گیری در اخر اگه خوشتون نمیاد نخونید . 15 اسفند نودوچهار ساعت ده شب بعد از یه…