این داستان تقدیم به شما نمی خواستم کسی بفهمه، لااقل تا مدتی، اما زندگی در این قرن جدید، خیلی کمتر از اون که باید، در کنترلته و با این همه شبکه های مجازی جورواجور، دیگران خیلی بیشتر از اون که بخوای، از زندگیت می دونن. همۀ اینا رو می دونستم، اما بازم امیدوار بودم شیوا…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه دختر پسرای حشری. من شادی هستم و 19سالمه و تک فرزندم این خاطره مربوط به 1ماه پیشه .من لزبین نیستم اما دوس داشتم اولین تجرمو بنویسم که فوق العاده عاااالی بود… *** مامانو بابام واسه کاری میخواستن 4 روز برن تهران و منم قرار بود و برای اولین…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه. من یه چند سالی هست با این سایت آشنا شدم همیشه دوست داشتم یکی از سکس هامو واستون بنویسم. اسم من پارسا البته اسم مستعاره من یه فروشگاه بزرگ دارم حالا بماند چی… *** یه روز جمعه که خیلی بی حوصله بودم رفتم فروشگاه تا با این…
این داستان تقدیم به شما سلام. من فرید هستم 18 سالمه.یه عمه دارم 38 سالشه.از شوهرش یه 8 سالیه طلاق گرفته.خیلی هم خوشگله.کونش خیلی گندست.وحشتناک بزرگه.عمم دو تا پسر هم داره که با بابابش خارجند.عمم تو ایران تنها زندگی میکنه و من خیلی پیشش میرم.البته به هوای اینکه تنها نباشه.وگرنه بیشتر برای دید زدن کونش اونجام.همیشه تو خونه…
این داستان تقدیم به شما سلام به تمام دوستای گلم. آیدینم 21 سالمه بچه ی بلوار فردوسم از اونایی نیستم که توهم بزنم بگم بچه خوشگلم یا قد بلندو جذابم قدم 175 وزنم 60 قیافمم خیلی خیلی معمولیه. این داستان بر میگرده به چند ماه پیش زمستون سال 93 که هنوز ماشین داشتم یه…
این داستان تقدیم به شما سلام. من علي هستم 30 ساله ، سال 86 بود و من دنبال شيطنت هاي جوني بودم يك ماشين پرشيا نو خريده بودم و به اندازه قيمت يك ماشين ديگه روش خرج كرده بودم ، اون زمان دلم ميخواست ماشيني داشته باشم كه نمونش توي هيچ جاي ايران نباشه… همه…
این داستان تقدیم به شما سلام… خب اول از همه خودمو معرفی کنم من مهدیس هستم 19 سالمه . خاطره ی لز من برمیگرده به16 سالگیه من . شاید یکم کم باشه ولی لذت سکس و چیزی کم نمیکنه و سن ، انکار نمیکنه! این داستان واقعیه .. از اونمایی که داستان های انجمن رو…
این داستان تقدیم به شما سلام. اسمَم محمدِ 21 سالمه از بچگی تو خونه پدربزرگم زندگی میکردیم و من عاشق این خونه ام.داستان بر میگرده به 6 سال پیش وقتی 14 سالم بود اون موقع من تو مدرسه با کسی زیاد خوب نبودم.مادربزرگم یه همسایه داشت به اسم مریم .منم از بچگی خاله صداش میکردم…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه دوستان شهوتناک. من اسمم امیره و 18 سالمه این داستان مال حدودا دو ماه پیشه. من یه زن دایی دارم ک 8سال از خودم بزرگتره و چون تو 14 سالگی عروس داییم شده شده و مامان منم خیلی به داداشش نزدیکه چون پشت سر هم بودن و…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه دوستان حشری. سروش هستم 19 ساله از ساری.همیشه از اینکه بخوام کون بدم میترسیدم اما واقعا دوس داشتم امتحان کنم.تو سایت ها چتی زیاد میدادم اما ب طوری حضوری حاضر نبودم.تا اینکه با یه نفر بنام مهدی تو همین سایت اشنا شدم ک 26 سالش بود.وقتی وب…
این داستان تقدیم به شما سلام اسم من امیرم و 24 سالمه. کیرم 16 سانته ولی کلفته،خاطره ای که میخوام واستون تعریف کنم ماله یه ماه قبل عید سال نود و چهاره… *** ماجرا از اونجایی شروع شد که من و دوستم محمد طبق معموله روزای پنجشبه با ماشین زدیم بیرون که یکم هوا بخوریم…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه… این خاطره بر میگرده به تابستون سال 91 من الانشم که 20 سالمه فقط یه بار دختر کردم اونموقع بد جور حشری بودم سکس برام یه چیز جدید بود میخاستم در موردش بیشتر بدونم خیلی برام هیجان انگیز بود چون تازه افتاده بودم توخط برا همین خیلی…